Image Hosted by ImageShack.us

  Friday, June 23, 2006 




Skin O' My Teeth

مسئولین MTV با دیدن لیریکس این آهنگ حسابی جا خوردند. چون فکر میکردند که من قصد ترویج فرهنگ خودکشی رو دارم! به همین دلیل مدت زمان زیادی از ما گرفته شد تا موفق شدیم رابطه مون با شبکه MTV رو مجددا به دست بیاریم. من نمیخوام برم یک کلیپی بسازم که اونها با دیدنش بگن شماها احمق هستین ! اگه اونها به من بگن که هی دیو، ما میخوایم آهنگ شما رو به همون شکل اصلیش پخش کنیم ولی شما مجبوری هر بار بری او بالا و بگی که این آهنگ در مورد خودکشی نیست، من حاضر بودم اینکار رو انجام بدم!
هی!! این آهنگ در مورد خودکشی نیست.
(Mustaine, 1992)

این آهنگ در مورد دفعات مکرری بود که قصد داشتم خودم رو بکشم اما موفق نشدم !
اسمش هست: Skin O' My Teeth
(Mustaine in concert, 1992)

در مورد مردمی هست که میخوان به همه چی پایان بدن ولی به نتیجه ای که میخوان نمیرسن. میدونین مثلا" رگشون رو میزنن ولی جراحت به اندازه کافی عمیق از آب درنمیاد! یا خودشون رو جلوی یک ماشین میندازن اما فقط باعث شکستگی دست و پاشون میشه.
(دیو ماستین 1992 )

این آهنگ به هیچ وجه از خودکشی چشم پوشی نمیکنه! زندگی خیلی بده ! چرا مردم اینقدر چاق و تنبل میشن؟ این اسمش هست Sking O' My Teeth
(دیو ماستین 1992 )

ساختن ویدئوی این آهنگ خیلی با مزه بود. ما در حال اجرای زنده این آهنگ در کلوپی به اسم مترو بودیم. سیاهی لشکر این آهنگ به صورت یک عده از مردمان دیوانه و مثل موش بر روی Stage در حال حرکت بودند. نخندیدن به این آدمهای دیوانه در اون لحظه خیلی سخت بود !
(Friedman, 2002)




Symphony of Destruction

موضوع اصلی این آهنگ اینه که شما یک نفر رو با یک شخصیت ساختگی و احمق انتخاب میکنید و مانند یک نماش دهنده همون آشغالهای قدیمی رو به او یاد میدید و به تن این میمون کت و شلوار می پوشونید. در این حالت این شخص قادر به رهبری کشور میشه. منظورم اینه که اینا همین الان هم یک میمون رو در اون بالا قرار داده اند! وقتی که این آدم شروع به طراحی سیاست های خودش میکنه، همه چیز رو به نابودی میره!
(دیو ماستین 1992)

این آهنگ در مورد عده ء زیادیه که با رهبری یک لیدر سیاسی که نقش یک مترسک رو در یک حکومت تو خالی بازی میکنه به سوی نابودی هدایت شده اند! این در مورد هر رهبری است که تا به حال داشتیم که با شلیک گلوله به مغزشون به پایان نرسیدند و مترسک سیاسی بودند.
(دیو ماستین 1992)

این یک حرکت خوش یمن برای من بود. وقتی بخاطر میارم انگار که همین دیروز بود. مشغول رانندگی در Riverside Drive به سمت خونه بودم و همه چیز رو یادداشت میکردم.
من حتی لیریکس این آهنگ رو از زمانی که در زندان بودم در پشت حکم بازداشتم نوشته بودم!
(دیو ماستین 2001)

نسخه اصلی این آهنگ طولانی تر از نسخه منتشر شده در آلبوم بود. ما این آهنگ رو برای قرار دادن در آلبوم Countdown ویرایش کردیم. من واقعا" این آهنگ رو بعنوان یک Megadeth Song دوست دارم. به دلیل اینکه ساده است و فرم کلی آهنگ تغییر زیادی نمیکنه...یک آهنگ محکم و قوی!
(مارتی فریدمن 2002)




Architecture of Aggression
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson)


این آهنگ از کتابی با همین عنوان الهام گرفته شده که در مورد امکانات و تجهیزات زیرزمینی صحبت میکنه که در زمان حکومت وحشت نازیها به کار میرفت. عده زیادی از مردم توسط همین Architecture ها در کشورهای زیادی از بین رفتند. کتاب مقدس در مورد آجر سازهایی صحبت میکنه که پس از آماده کردن گل و کاه می بایست در گودالهایی مخصوص اینکار و در میان گل و کاه باقی می موندند تا بمیرند. در پایان، آجرها از عرق و خون این افراد ساخته میشد.
(دیو ماستین 1992)


ممکنه آهنگ مورد علاقه من در این آلبوم باشه ؟؟ این آهنگ با دقت مورد ویرایش قرار گرفت و کمی کوتاهتر شد. Vocals این آهنگ که دیو انجام داده از Vocals های مورد علاقه منه و همینطور یک آهنگ واقعا" قوی برای Jamming !
Friedman, 2002)


این آهنگ در حقیقت از بمباران شدید نیروهای ائتلاف در عمیاتی موسوم به "طوفان صحرا" در تاریخ 16 ژوئن سال 1991 در عراق، الهام گرفته شد. نمونه صداهایی که در اواخر آهنگ وجود داره متعلق به دو نفر از گزارشگران CNN به نامهای Peter Arnett و Bernard Shaw هست که این دو نفر به هنگام بمباران در شهر بغداد بودند و چیزهایی رو که به چشم دیده اند رو شرح میدن.


Foreclosure of a Dream
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson)


این آهنگ یکی از اتفاقاتی که برای خانواده من پیش اومد رو بازگو میکنه. در شهر هارتلند در ایالت مینه سوتا...Foreclosure of a Dream میتونه هم برای مسائل مالی باشه و هم مسائل معنوی. البته بیشتر از اینکه با مسائل معنوی در ارتباط باشه در مورد سیاست و طبیعت پلیدش معنا داره. در این آهنگ از دست دادن یک مزرعه و فروختن اون توسط دولت مطرح شده.
(Ellefson, 1992 )

این آهنگ در مورد یکی از ماجراهایی که برای خانواده من در زمان ریاست جمهوری ریگان پیش اومد، ساخته شد. دولت، خانواده مرا که کشاورزانی در مینه سوتا بودند، از کار بیکار کرد.
(Ellefson, 1992 )




Sweating Bullets
(Music, lyrics: Mustaine)

من فکر میکنم که همه ما Sweating Bullets هستیم ( من هر جوری فکر کردم دیدم نمیشه معنی این َSweating Bullets رو نوشت چون فارسیش معنی جالبی پیدا نمیکنه)
در حال حاضر جامعه بیشتر به یک جک شباهت داره ! مردم بیشتر و بیشتر دچار عادات خصمانه میشن. وقتی که شما در مورد داشتن یک دوقلوی پلید و یا شیزوفرنیا فکر میکنین، من فکر میکنم که همه ما دچار شیزوفرنی هستیم زیرا همگی در اعماق افکار خودمون زندگی میکنیم... در اونجا کسی هست که همواره با ما مشورت میکنه که اینشخص همون وجدان و شعور ماست. بعضی از مردم قادر نیستند افکار خودشون رو کنترل کنن و این باعث نابودی اونها میشه...بخشی از شخصیت تمام انسانها دچار روانپریشیه، چیزی که اونها رو وادار به گاز گرفتن میکنه!
(Mustaine)



من این آهنگ رو در مورد خودم نوشتم. این آهنگ به من اشاره داره که دچار شیزوفرنی هستم و درون افکار خودم زندگی میکنم. چیزی که نمیتونم اون رو ثابت کنم با این وجود از این تئوری لذت میبرم!
(Mustaine, 1992)


هنگام فیلمبرداری کلیپ این آهنگ، من با خوردن یک پیتزای دومینو مسموم شدم.
آهنگ عجیبیه!
(Friedman, 2002)




This Was My Life
(Music, lyrics: Mustaine)


قبل از اینکه ازدواج کنم، با یک دختر بسیار زیبا و جذاب دوست بودم که این رابطه در نهایت به هم خورد. هر کاری که شما برای از بین بردن یک رابطه ممکنه انجام بدید، من انجام دادم. بارها سعی کردم خودم و یا اون دختر رو بکشم، اما میدونستم که با انجام اینکار به زندان خواهم رفت، پس هر بار منصرف میشدم.
(Mustaine, 1992)


این اولین آهنگ این آلبوم بود که میکس و ضبط شد. من زمانی رو بخاطر میارم که همگی ما در خونه ماستین چمع شده بودیم و اولین میکس کامل این آهنگ رو گوش دادیم و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتیم!
(Friedman, 2002)


من یک رابطهء عاشقانه ناسالم داشتم که حدود 6 سال ادامه داشت و من تا به حال تعداد زیادی آهنگ خوب در این مورد نوشته ام. احتمالا" اون دختر با فهمیدن این موضوع که این آلبوم میخواد درباره اش حرف بزنه ناخن هاشو گاز خواهد گرفت!
این آهنگ بخصوص، در مورد زمانی ست که من قصد داشتم اون دختر رو بکشم. من در رختخوابش و در کنارش دراز کشیده بودم و اون سعی داشت به افکار من پی ببره. احساس بودن در زیر میکروسکوپ او، چیزی بود که ازش نفرت داشتم. میدونم که میخوام وادارش کنم تا پشتش به من باشه، اما وقتی که اینکار رو بکنم، در حقیقت حکم دادگاه خودم رو خواهم خرید و کلید صندلی الکتریکی رو خواهم زد.
این اعتراف دیوانگی بود که در اون لحظه احساس کردم.


Countdown to Extinction
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson, Menza, Friedman)


ایده اصلی این آهنگ از طرف Nick مطرح شد که مقاله ای در روزنامه Time در مورد آدمهای احمقی که حیوانات رو شکار میکنن خونده بود. (مثلا" مثل James Hetfield ؟ )
این مقاله همه ما رو منزجر کرد. این افراد حدود 10 تا 20 هزار دلار بابت هر حیوان پول پرداخت میکردند که بستگی به کمیاب بودن گونه ء اون حیوان داشت. ما همگی این موضوع رو به عنوان نمونه کامل و بارز دیوانگی جامعه ای پذیرفتیم که رو به نابودی میره! تفنگهای بزرگشون با اندازه آلت تناسلیشون برابری میکنه!
(Mustaine, 1992)


این آهنگ به شکار گونه های نگهداری شده حیوانات در جنوب آمریکا میپردازه! برای مثال در تگزاس حیوانات کمیاب رو در قفس نگهداری کرده و به اونها دارو تزریق میکنند. هنگامی که این حیوانات تلو تلو خوران از قفس بیرون میان، شکارچی ها به سرشون شلیک میکنند و بالای سر این حیوانات مرده عکس میگیرند و بعدا" ادعا میکنند که این حیوانات رو در محلی شگفت انگیز شکار کرده اند.
(Mustaine, 1992)

دختری که در این آهنگ صحبت میکنه یکی از دوستان من بود که در یک بار سوشی (غذای ژاپنی) کار میکرد که در نزدیکی استودیو قرار داشت. ما ازش خواستیم که بیاد و با ما این آهنگ رو ضبط کنه. او خیلی دختر خوبی بود و من هنوزم باهاش در ارتباط هستم. این آهنگ موفق شد تا جایزه Genesis Award رو به خودش اختصاص بده و همچنین توسط یک انجمن فعال حمایت از حیوانات هم منتشر شد.
(Friedman, 2002)


High Speed Dirt
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson)

از بین شما کسانی که از دوستان ما هستند میدونن که ما عاشق پریدن از این هواپیماهای لعنتی هستیم. این آهنگ در مورد سقوط آزاد از هواپیماست : اسمش هست : High Speed Dirt !
(Mustaine, in concert, 1992)

این آهنگی در مورد پرش از هواپیما و مخصوصا" در وضعیتی که چتر شما باز نمیشه!
شما در سرعتهای بسیار بالا خودتون رو کثیف میکنید و می میرید!
(Mustaine)

پرش از هواپیما جایگزینی برای بسیاری از عادات معتادگونه من شده بود. مارتی تنها کسی از گروه بود که چنین کاری نمیکرد! اما قول داد اگه آلبوم به فروش Platinum دست پیدا کنه، بالاخره از همواپیما بپره. حتی اگه مجبور میشدم میلیونها نسخه از آلبوم رو بخرم اینکارو میکردم فقط برای اینکه ببینیم بعدش چه اتفاقی می افته !!
(Mustaine. 1992)


این آهنگ در مورد پرش از هواپیماست. من قول میدم که اگه آلبوم به فروش Platinum دست پیدا کنه اینکارو انجام بدم! این آلبوم لعنتی به جای Platinum به Double Platinum رسید....!! خیلی ممنون ..! میگن پریدن از هواپیما جالبه...
(Friedman, 2002)

ما همه دیوونهء پریدن از هواپیما هستیم به غیر از مارتی. او خیلی اشتباه بدی مرتکب شد که قول داد تا در صورت رسیدن آلبوم به Platinum از هواپیما بپره! به همین ترتیب آلبوم Countdown موفق شد تا به Platinum دست پیدا کنه و وقتی ما برای دریافت جایزه Platinum به MTV رفتیم مارتی یک کم عصبی بود!
(Mustaine, 1992)

سرانجام آلبوم Countdown To Extinction به Multi Platinum هم رسید و مارتی هم با تردید کار مخاطره آمیری رو شروع کرد و جایزه رو دریافت کرد! اونها اون شب برنامه جالبی در این مورد در MTV داشتند.


Psychotron
(Music, lyrics: Mustaine)

آین آهنگ از یکی از جالبترین داستانهای Marvel Comic الهام گرفته شد که در مورد مردی به اسم Deathlok بود که بدن و مغزش در بدن یک سایبورگ (آدم مکانیکی) قرار داده شده بود و مجبور بود تا به عنوان یک ماشین تمام عیار کشتار مورد استفاده قرار بگیره.
اما من از چیزی که یکبار در تلویزیون دیدم هم الهام گرفتم که در مورد نوعی دستگاه شستشوی مغزی به نام Lida Machine بود که در روسیه استفاده میشد. اونها یک میکروچیپ رو در مغز شما قرار میدن و به این وسیله کلیه اعمال شما رو کنترل میکنن.
اونها قصد داشتند تا یک انسان جنگی کامل بسازند که دارای آسیب ناپذیری در برابر هر گونه آسیب و درد باشه. این موضوع جدیدا" مورد توجه من قرار گرفت چون CIA هم تعدادی از افراد رو به جایی منتقل کرده بود و برای سالها این افراد رو مورد شستشوی مغزی قرار داده بود. نیک منزا منو از این داستان مطلع کرد. قبل از اون من هیچ اطلاعی از این حقیقت نداشتم.
(Mustaine, 1992)


این آهنگ بر اساس یک سند حقیقی در مورد دستگاهی به نامLida Machine که توسط روسها مورد استفاده قرار میگرفت ساخته شد. روسها ایمپالسها رو به یک میکروچیپ ارسال میکردند که در قسمت اصلی مغز و یا درون بینی قرار گرفته بود اونها این میکروچیپ ها رو در این قسمتها فرو میکردند و شما رو از مراکز اصلی خودشون کنترل میکردند. چیزی که اونا میخواستند به دست آوردن یک ماشین جنگی بدون توقف بود که غیرقابل آسیب بوده و هیچ گونه احساس درد، ترس،گرسنگی، پشیمانی و یا احساس گناه نداشته باشه. اونها گزارش ساخت چنین ماشینی رو به جیمی کارتر دادند اما ظاهرا" یک جای این جریان درست پیش نرفت و جیمی کارتر تصادفا" بیمار شد و به همین دلیل نشست بزرگ سران دنیا رو لغو کرد. گفته میشد افرادی که در Lida Machine بودند علاقه ای به برگزاری نشست بزرگ سران دنیا نداشتند و دوست داشتند تا جنگ سرد کماکان ادامه داشته باشه!
(Mustaine, 1992)

من فکر میکنم که دیو ماستین قسمتهای متعددی از X-Files رو دیده باشه!

یک Remix کشنده از این آهنگ در جایی حوالی کشور آلمان وجود داشت. نمیدونم که اون Remix منشتر شد یا نه !
(Friedman, 2002)


Captive Honour
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson, Menza, Friedman)


" وقتی کسی را بکشید، شما قاتل هستید" چون اگر من شما رو بکشم به زندان خواهم رفت درسته ؟ در جنگ اگر شما کسی مانند اسکندر مقدونی باشید، میتونین به یک دهکده رفته و تمام مردم اونجا رو قتل عام کنید. یا مانند سربازان جنگی تاریخ باشید که در همه ادوار آمدند و همه چیز رو نابود کردند و مردمان بسیاری رو از بین بردند. حتی از زمانی که دنیا به وجود اومد یا دوران قرون وسطی و افرادی مثل Vlad the Impaler و Leif Eriksson هر دوی این افراد به همون کار کثیف دست زدند. پس شما یک فاتح بزرگ محسوب میشین چون بر رومیان، ایرانیان، یونانیان و غیره غلبه کردید! درسته ؟ چون شما اومدید و لشکرهایی از هزاران نفر از مردم رو به قتل رسوندید. بعد مردم با خودشون فکر میکنند: او مرد بزرگیه! او مثل یک امپراطور بزرگه ! اگه شما همه مردم این سیاره رو به قتل برسونید و کسی زنده باقی نمونه، شما به صورت آشکار یک خدا هستید. چون دیگه کسی در این سیاره قدرت انجام کاری که شما کردید رو نخواهد داشت.
(Mustaine, 2001)

در این آهنگ تعداد زیادی از دوستان معروف ما صحبت میکنند. و این خیلی جالبه که صدای اونها رو در این آهنگ میشنویم البته من بزرگترین طرفدار برای Spoken Parts در آهنگهامون نیستم مخصوصا" در این آلبوم های آخر!
(Friedman, 2002)

این آهنگ یکی از جالبترین آهنگهاییه که دیو ماستین نوشته. مخصوصا" قسمت آغازین که با ریشخند طعنه آمیز ماستین شروع میشه و آدم رو به فکر میندازه: " اگر شما یک نفر رو به قتل برسونید، شما قاتل هستید، اگر تعداد زیادی رو به قتل برسونید شما یک فاتح هستید و اگر شما همه رو قتل عام کنید... وای...! شما خدا هستید! " با این همه بخش اصلی این آهنگ به صورتی ساده شرایط وحشتناک زندانهای امروزی رو بیان میکنه و انزجار رو نسبت به اون نشون میده.


Ashes in Your Mouth
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson, Menza, Friedman)

این در مورد جنگ و تاراج کشورها صحبت میکنه. آیا فلج کردن و چپاول ثروت یک کشور ارزشمند محسوب میشه ؟ صدام حسین چاههای نفت کویت رو به آتش کشید که پیامدهای فاجعه آمیز اقتصادی رو دنبال داشت. آقای صدام حسین، آیا مزه شیرین توجیه جنایات شما تبدیل به خاک در دهان شما شد؟ بله !! شد!
مطمئنا" هر کسی میتونه عصبانی باشه و با مشت به صورت هر کسی بزنه. اما در پایان اون روز آیا آزردن انسان دیگری واقعا" احساس خوبی خواهد داشت؟
(Mustaine, 1992)

ما این آهنگ رو بارها و بارها به صورت زنده اجرا کردیم که بسیار جالب بود. بخش هارمونی پایانی آین آهنگ کمی منو نگران کرده بود چون فکر میکردم که تن گیتارها در اون قسمت در حد استاندارد قستمهای دیگه ء ضبط شده نیست. اما Max جادوی خودشو نشون داد و یک Delay جالب به اون قسمت اضافه کرد که این مشکل رو برطرف کرد.
(Friedman, 2002)

این آهنگ در مورد ناامیدی همگانی نسبت به آینده بشریت صحبت میکنه. این آهنگ میگه برای بشری که در گذشته همواره ناگزیر به جنگیدن بوده، جنگ تنها چیزی است که ما در آینده در انتظار آن خواهیم بود. بنابراین ما میتونیم"روز سرنوشت" رو پیش بینی کنیم و امیدوار باشیم که خدا بخشنده و مهربان خواهد بود!

 

  Tuesday, March 08, 2005 





بعد از چند وقت که از Update خبری نبود با یک پست جدید برگشتم که البته بیشتر مربوط میشه به آمار فعالیتهای Megadeth . در مورد سایتی که این مطالب از اونجا برداشت شده فقط میتونم بگم یکی از بهترین سایتهای غیر رسمی بوده که تا حالا دیدم. مطالب و اطلاعات ارائه شده در این سایت بقدری دقیق و کامل و بدون نقصه که حتی خود سایت رسمی مگادث هم در این حد به شما اطلاعات نمیده. مثلا" حتی مطالبی که در مورد توضیح آهنگها در پستهای قبلی نوشته بودم تماما" از این سایت برداشت شده و خدا میدونه که برای ترجمه اونها چه وسواسی به خرج دادم :) بگذریم! اگه خواستین وارد این سایت بشین اینجا رو کلیک کنید.

خب یکی از مطالب مهم و جالب در مورد یک گروه معروف میتونه جوایزی باشه که به اون گروه تعلق گرفته اما از اونجایی که ملاک اکثر این جوایز و بخصوص جایره Grammy، عامه پسند بودن اون اثر بوده گروه مگادث علیرغم شایستگی هرگز موفق به دریافت این جایزه نشده..حالا ببینیم آهنگهای مگادث که برای جایزه Grammy کاندید بودند چه آهنگهایی بودند و رقابت رو به چه آهنگهایی واگذار کردند:


سال 1990 - Rust In Peace - برنده : آهنگ کاور Stone Cold Crazy از Metallica
سال 1991 - Hangar 18 - برنده : Enter Sandman از Metallica
سال 1992 - Countdown To Extinction - برنده Wish از گروه Nine Inch Nails
سال 1993 - Angry Again - برنده: I Don't Wanna Change The Wold از Ozzy
سال 1994 - 99 Ways to Die - برنده: Spoonman از گروه Soundgarden
سال 1995 - Paranoid - برنده : Happiness in Slavery از گروه Nine Inch Nails
سال 1997 - Trust - برنده: Aenima از گروه Tool

خود دیو میگه : وقتی ما برای بار اول کاندید شدیم واقعا" هیجان انگیز بود. اما اتفاق بعدی، از بین رفتن این هیجان بود...اونم به این دلیل که گروههایی که در ردیف ما قرار داشتند دارای سبکهای متفاوتی بودند.

یکی دیگه از اطلاعات جالب این سایت آماری در مورد بهترینهای Megadeth بود که این آمار با رای نزدیک به 2000 نفر از طرفداران به دست اومده :


بهترین آلبوم :

Killing Is My Business... And Business Is Good با 3%
Peace Sells... But Who's Buying با 9%
So Far, So Good... So What با 5%
Rust in Peace با 42%
Countdown to Extinction با 17%
Youthanasia با 11%
Hidden Treasures با 1%
Cryptic Writings با 6%
Risk با 2%
Capitol Punishment: The Megadeth Years با 1%
The World Needs a Hero با 2%
Rude Awakening با 1 %

البته در این نظر سنجی هنوز آلبوم The System Has Failed قرار نگرفته. آلبوم مورد علاقه دیو هم Countdown To Extinction هستش.


بهترین آهنگ در کل آلبومهای گروه :

چون تعداد آهنگها خیلی زباد بود فقط 3 تای اول رو مینویسم:
هر 3 آهنگ از آلبوم Rust In Peace هستند:

Holy Wars... The Punishment Due با 652 رای
Hangar 18 با 435 رای
Tornado of Souls با 338 رای


بهترین آهنگها در هر آلبوم :

آلبوم Killing Is My Business... And Business Is Good :
Mechanix با 31 %
Killing Is My Business... And Business Is Good با 22%


آلبوم Peace Sells... But Who's Buying
Peace Sells با 44%
Wake Up Dead با 16%


آلبوم So Far, So Good... So What :
In My Darkest Hour با 48%
Anarchy in the UK با 10%


آلبوم Rust in Peace :
Holy Wars... The Punishment Due با 34%
Hangar 18 با 26%


آلبوم Countdown to Extinction :
Symphony of Destruction با 29%
Sweating Bullets با 13%
Countdown to Extinction با 13%
Ashes in Your Mouth با 13%


آلبوم Youthanasia :
A Tout Le Monde با 25%
Train of Consequences با 14%
Reckoning Day با 12%

آلبوم Hidden Treasures :
Angry Again با 32%
99 Ways to Die با 23%


آلبوم Cryptic Writings :
Trust با 26%
She-wolf با 19%
A Secret Place با 10%


آلبوم Risk :
Crush'em با 23%
Prince of Darkness با 22%
Insomnia با 11%


آلبوم Capitol Punishment: The Megadeth Years :
Kill the King با 27%


آلبوم The World Needs a Hero :
Return to Hangar با 19%
Dread and the Fugitive Mind با 16%
1000 Times Goodbye با 15%


آلبوم زنده Rude Awakening :
She-wolf با 16%


محبوبترین عضو گروه:
خب معلومه کیه ! اینم دیگه نظر سنجی میخواست ؟ :)

Dave Mustaine با 76%
Marty Friedman با 11%
David Ellefson با 5%
Nick Menza با 4%
Chris Poland با 1%
Kerry King با 1%
Gar Samuelson با 1%
Al Pitrelli با 1%

و محبوبترین ترکیب گروه :
اینم کاملا" مشخصه :

Mustaine, Ellefson, Friedman, Menza با 67%
Mustaine, Ellefson, Pitrelli, DeGrasso با 13%
Mustaine, Ellefson, Friedman, DeGrasso با 10%
Mustaine, Ellefson, Poland, Samuelson با 8%
Mustaine, Ellefson, Young, Behler با 1 %

 

  Wednesday, February 16, 2005 

خب باز صحبتها و بحثهایی پیش اومد که باید توضیحات لازم رو در موردشون بدم..اصولا" سر من درد میکنه برای بحث کردن! شاید بتونم بگم که بحث کردن سرگرمی جالبی برام به حساب میاد. اول از همه اینو بگم که این بار آخری بود که من به کامنتهای کسی جواب میدم که نه اسمش رو درست مینویسه و نه آدرس و نه ایمیلی از خودش میذاره! خلاصه این راهش نیست. شما اگه هر نظری دارید میتونین یک نشونی از خودتون بذارین. کسی که از خودش هیچ آدرسی نمیذاره اصولا" نمیشه برای نظراتش ارزش قائل شد!

اول اینکه من خیلی متاسفم که بعضیها خیلی سطحی در مورد موسیقی فکر میکنند. با خوندن بعضی از این کامنتها این احساس به من دست میده که در پست آلبوم TSHF احتمالا" مشغول تعریف کردن قصه حسین کرد برای عوام الناس بوده ام :) باید بگم به نظر من از لحاظ دانش موسیقی و آهنگسازی، گروههایی مثل مگادث، متالیکا یا حتی آیرون میدن قابل قیاس با گروههایی سطح پایین و کم مخاطبی مثل Iced Earth و Exodus نیستند. الان ممکنه خیلیها بخاطر این حرف جوش بیارن ولی اگه کمی فکر کنید میبینین که گروهی مثل Exodus حتی اسمش رو کسی درست نشنیده فقط بعضیها میدونن که کرک همت از این گروه به متالیکا ملحق شد که چه تصمیم درستی هم گرفت ! چون اگه 200 سال هم تو این گروه باقی می موند هیچ کس گیتاریستی به اسم کرک همت نمیشناخت! یا حتی آهنگهایی این قبیل گروهها که حتی یک بار هم برای جایزه معتبری مثل Best Metal Performance کاندید نشدند! گروه Iced Earth هم به همین صورته فقط شاید به نسبت Exodus کمی اعتبار بیشتری داشته باشه. فروش آلبومهای این گروهها در قیاس با گروهی مثل مگادث از هیچ هم کمتره! همه اینها نشون دهنده اینه که دنیا هم میدونه چه گروهی و چه نوعی از موسیقی دارای ارزش هنری بیشتریه.. فقط تو این کشور ما ایرانه که همه عاشق سینه چاک پاورکوردهای تکراری و کلیشه ای Thrash Metal هستند. تازه اونم سبکی که مگادث و متالیکا بهش اعتبار و ارزش هنری بخشیدند
و همه این گروهها به نوعی دنباله رو ایده های این دو تا گروه هستند. گروههایی که حتی در حد نوچه های این دو تا گروه هم نیستند، چطور امکان مقایسه کردنشون با مگادث یا متالیکا وجود داره ؟ اگه مگادث و متالیکا بوجود نمی اومدند سبک Thrash Metal باید خدا رو شکر میکرد که در حد یک گروهی مثل Sepultura درجابزنه! تازه Sepultura سگش به Exodus می ارزه! این طرز فکر غلط که هر موسیقی که سرعتش بیشتر باشه و خشن تر و Thrash تر!!! باشه ارزشش بیشتره باید از بین بره! شما گروهی مثل Pink Floyd رو در نظر بگیرین! آهنگهای این گروه از ساده هم ساده تره ! ایده های مختلف در آهنگهای این گروه همواره در نهایت سادگی اما کاملا" هوشمندانه و خلاقانه به کار رفته!
چطوریه که همه قبول دارند که گروه Pink Floyd یکی از غولهای بی رقیب دنیای موسیقی هستش؟ فقط به خاطر بکار گیری خلاقانه و ساده ایده ها که موجب شده تا ساختار موسیقی پینک فلوید به شکلی کاملا" ارزشمند از کار دربیاد. گروه بزرگی مثل مگادث که 15 سال پیش شاهکاری به اسم Rust In Peace رو منتشر کرد، الان دیگه نمیتونه در سال 2005 دست بذاره رو همون ایده های تکراری Thrash Metal و بخاطر دل بعضیها بیاد یک کله پاور کوردها رو بچینه کنار هم و تمپو رو هم ببره بالا و یک کار کلیشه ای و تکراری منتشر کنه که 4 تا طرفدار متعصب Thrash Metal که یک قرون درک موسیقی ندارند، به به و چه چه کنند و فروش آلبومش رو در حد یک گروهی مثل Iced Earth پایین بیاره! اونم کسی مثل دیو ماستین که در آهنگسازی سبک متال بی رقیبه! اونم مثل من و شما میدونه که Kick The Chair و Blackmail The Universe از آهنگهای سنگین آلبومشه. اما چرا نمیاد براشون ویدئو کلیپ بسازه؟ اونوقت میاد برای آهنگهایی مثل Die Dead Enough و of Mice and Men اینکارو میکنه ؟ یعنی خود دیو ماستین عقلش به این چیزا نمیرسه اونوقت یک سری آدم در ایران ، اینطوری نشخیص میدن که Die Dead Enough مثل آریان می مونه !! آخه چه ربطی داره ؟ شما بهتره بری همون آریان رو گوش کنی..گوش کردن موسیقی که زوری نیست! اگه کسی میخواد با اظهار نظرهای آبکی و غیر منطقی بگه منم یک چیزی حالیمه بیاد اینجا تا خودم جوابشو بدم ! اگه Exodus برای همه آهنگهاش هم کلیپ بسازه بازم فرقی به حالش نمیکنه چه Nothing Else Matters کاور کنه و چه اهنگهای دیگه اش! چون حدش همینه.
برای همین هم هیچ فرقی براش نمیکنه که چه برای چه آهنگی کلیپ بسازه! چون Exodus اصلا معروف نیست که بخواد فروش آلبومشو بیشتر کنه. اگه میتونست باید تو این مدتی که این همه آلبوم منتشر کرده یک کاری میکرد که نکرد بازم بخاطر اینه که حدش همینه! اگه هم با مگادث در یک تور مشترک شرکت میکنه فقط بخاطر اینه اعتبارش رو با تور گروه بزرگی مثل مگادث بیشتر کنه. مگادث هیچوقت نمیاد در تور Exodus شرکت کنه اما گروههایی مثل Exodus از خداشونه که در تورهای گروههای بزرگ شرکت کنند. مثلا" Limp Bizkit هم همیشه در تورهای ازی ازبورن معروف به Ozzfest شرکت میکنه ولی آیا اگه روزی Limp Bizkit تور بذازه Ozzy در اون شرکت میکنه؟ معلومه که نه ! چون خودش تور معتبری داره مثل مگادث و متالیکا ! ولی من شخصا" تا حالا تور به اسم گروه Exodus ندیدم که مگادث در اون شرکت کرده باشه.
راستش دیگه حوصله ندارم حرفهای تکراری بزنم که چرا مگادث آهنگهاش زیبایی شنیداری دارند و چرا خشن نیستن! به همون پست TSHF مراجعه کنین و با دقت مطالعه کنید. اگه دیو ماستین میاد Die Dead Enough رو تولید میکنه بخاطر چیه ؟ دلیلش به نظر شما چیه؟ به خاطر اینکه جو فعلی موسیقی دنیا دیگه پذیرای آهنگهای سنگین متال نیست! گروه حرفه ای که درآمدش از موسیقی بدست میاد که نمیتونه فروش آلبومش ضایع کنه! اونم گروهی مثل مگادث که همه جور توانایی هاش رو قبلا" به اثبات رسونده!
دیگه دلیلی نداره همون کارهای قبلی رو تکرار کنه. اما بازم میاد با همون Kick The Chair و Blackmail به همه ثابت میکنه که هنوزم دود از کنده بلند میشه! چیزی که مهمه اینه که یک موزیسین باید در هر آلبومش یک حرف جدید بزنه، یک ایده جدید مطرح کنه و یک کار جدید تولید کنه! اگه میگم متالیکا تغییر کرده به خاطر اینکه همه هم میدونن تغییری که متالیکا کرد به هیج وجه قابل مقایسه با مگادث نیست. مثلا" حتی لوگوی گروه تغییر کرد!
عملا" از سال 91 به این طرف آلبومی در حد اسم متالیکا تولید نشد. سبک گروه کاملا" دگرگون شد. دیگه هیچ نشونه ای از ریفهای هتفیلد نیست. عملا" سولوهای گیتار از سبک کاری گروه و حتی اجراهای زنده هم حذف شد مثل آهنگ خدای Master of Puppets که تا به قسمت سولو رسیدند آهنگ رو بیخیال شدند یا سولوهای فی البداهه ای که کرک همت با اجرا کردن اونا سولوهای خودش رو هم خراب کرد...من به این چیزا میگم تغییر! وقتی میشینم بررسی میکنم میبینم مگادث گروهی بوده که همیشه هر چی در توان داشته برای موسیقی گذاشته و اصولا" این تغییراتی که گفتم در مگادث بوجود نیومد! چطوریه که همه میگن Iced Earth خیلی بهتر از مگادثه اما آقای James MacDonough که بیسیست گروه Iced Earth باشه، عقلش نمیرسه و این گروه خدا رو ول میکنه و به گروه سطح پایینی مثل مگادث ملحق میشه ؟ !! الکی هم نگین به خاطر پول و این چیزا اومده مگادث! چون اگه بخواین همه چیز رو براساس شهرت و پول بسنجین، پس چرا دیوید الفسون وارد متالیکا نشد! یا حتی استیو دیجیورجیو از تستامنت به متالیکا نرفت؟ تازه با اون مصاحبه ای هم که من از دیجیورجیو تو کتاب اشعار تستامنت خوندم خیلی برام عجیب بود که چرا به متالیکا نرفته؟ تو اون مصاحبه دیجیورجیو حتی تلویحا" کارهای تبلیغاتی متالیکا رو هم تایید میکرد، چون خودش بدجوری از بی پولی به تنگ اومده بود! تازه شهرت و درآمد متالیکا کجا، مگادث کجا :)
خب دیگه فکر کنم بحث در این مورد کافی باشه.

در مورد پست TSHF هم باید بگم که قسمتهایی که در مورد توضیح آهنگها خوندین، مجموعه ای بود از نوشته های خودم با تعداد زیادی از بررسی های مختلف این آلبوم!
باید خدمت اون دوست عزیز( که گفتند کسانی که به این آلبوم رای دادند که بهترین آلبوم متال سال 2004 هست، همون کسانی بودند که به St Anger جایزه Grammy دادند) باید بگم که اولا" Review هیج ربطی به جایزه Grammy نداره..جایزه Grammy هم متاسفانه تنها ملاکش عامه پسند بودن و شهرت گروهه! مگادث تا به الان بارها برای دریافت این جایزه مهم کاندید بود اما همواره رقابت رو به متالیکا و گروهایی که عامه پسند تر بودند واگذار کرده که مهمترینشون آهنگ Hangar 18 بود که در Best Metal Performance هم رقابت رو به آهنگ Enter Sandman متالیکا باخت! (خودتون برین تو عمق فاجعه)
قبلا" هم تو پست TSHF هم گفتم که میتوین یک Search انجام بدین و این Review ها رو بخونید اما اگه بخواید چند تا از مهمترین بررسی ها که توسط منتقدان معتبر متال انجام شده رو بخونین به سایت رسمی مگادث مراجعه کنین و از لینک مربوطه استفاده کنید.
در ضمن آلبوم مزخرفی مثل St Anger اصلا" در حد مقایسه با آلبوم ُTSHF نیست. اینو دیگه همه میدونن... متالیکا واقعا" خودش رو هم ضایع کرده میاد تور St Anger میذاره بعد همه آهنگهای دهه هشتادش رو میزنه...خنده داره !

در مورد کاور آلبوم چند سری خواستم بیام توضیح بدم اما حسش نبود. الان دیگه گفتم بیاد توضیح بدم. اولا" که خود من زیاد از کاور این آلبوم چیز زیادی دستگیرم نشد. چیزی رو هم که ندونم اگه منبعی براش نداشته باشم نمیام اینجا بنویسم. توضیح کاور آلبوم هم توضیحی بود که در یکی از همون Review ها خونده بودم :

The album's cover is traditional Megadeth - a number of prominent politicians (such as W, Clinton, Ted Kennedy, Donald Rumsfeld, and other members of the current cabinet) are lined up at D.C. before the one and only Vic Rattlehead and paying them off.

اگه کسی زبان بلد باشه میدونه که اصطلاح Pay off یعنی زمانی که کسی رو با پرداخت حقوقش اخراج میکنند. و اگه عکس کاور آلبوم رو نگاه کنین Vic یک اسکناس دلار رو به سمت جرج بوش گرفته!

در مورد Shadow of Deth هم من وقتی میگم متاسفانه بعضیها همه چیز رو سطحی میبینند، اینجا هم صدق میکنه. دوست عریز وقتی نوشتم دیو داره اعتقاداتش رو بیان میکنه این با موعظه یک کشیش یا آخوند فرق داره چون که اینجا مسجد و کلیسا نیست
بلکه یک آلبوم موسیقیه که داره به بیان روحیات حقیقی سازنده اش میپردازه .. من خودم کور نبودم که Psalm 23 By David رو نبینم در ضمن توضیح این آهنگ هم از همون بررسی برداشت شده که باز هم Psalm 23 در اون به چشم میخوره :

As a devout Christian, Mustaine also makes his beliefs clear in "Shadow of Deth," with features Psalm 23 being narrated over a pretty thick and heavy riff that marches along into a concluding guitar harmony

وقتی که مثلا ماستین میاد آهنگ Anarchy In The Uk رو کاور میکنه ، در اصل به دلیل اینه که میبینه دیدگاه مشترکی در مورد موضوع آهنگ با سازنده اصلی اش که گروه Sex Pistols باشه داره پس هر مفهومی که در آهنگ Anarchy In The Uk بیان میشه در حقیقت نظرات و دیدگاه خود ماستین هم هست چون که اگه غیر از این بود هرگز این آهنگ رو کاور نمیکرد. اصلا" همچین چیزی میتونه امکان داشته باشه که کسی که افکارش متضاد با افکار کسی دیگه باشه بیاد اون افکار متضاد رو در آثار هنری خودش منعکس کنه؟ این داستان دقیقا" در مورد Shadow of Deth صدق میکنه.

 

  Thursday, February 03, 2005 

Blackmail The Universe

دیروز بود که یکبار دیگه نبوغ ذاتی حضرت ماستین در تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی و نظامی دنیا به من ثابت شد! اگه یادتون باشه در پست قبلی در توضیح آهنگ Blackmail The Universe گفتم که گوینده اخبار در ابتدای آهنگ گزارش میده که در تروریستها در منطقه خاورمیانه، هواپیمای حامل رئیس جمهور آمریکا رو با استفاده از موشکی به نام "استینگر" سرنگون کرده اند! حالا این خبری رو که دیروز من تو روزنامه همشهری خوندم رو هم بخونید :

افغانستان به تحویل دهندگان موشک استینگر جایزه میدهد

مقامات افغان به کسانی که موشکهای استینگر متعلق به دوران جنگ با شوروی سابق را در دهه هشتاد تحویل دهند جایزه میدهند.
به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس از کابل، شبکه بی بی سی یکشنبه اعلام کرد سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا " سیا" موشکهای استینگر را در اختیار مجاهدین افغان قرار داد تا با نیروهای اشغالگر شوروی سابق مبارزه کنند اما اکنون بیم آن می رود که این موشکها در دست تروریستها بیفتد. حمل و نقل و استفاده از موشکهای استینگر راحت است.

با این حساب اگه داستان Blackmail The Universe اتفاق افتاد زیاد تعجب نکنید !

 

  Saturday, January 22, 2005 





The System Has Failed

خب این بار تصمیم گرفتم یک بررسی از این آلبوم جدید Megadeth بنویسم!
در ضمن چند روز پیش که یه سری به سایت رسمی مگادت زده بودم در کمال خوشحالی
دیدم که آدرس وبلاگ من بالاخره در لیست Links سایت اضافه شده ! تازه با دیدن Iranian Megadeth site کلی حال کردم که بالاخره اسم ایران هم اون تو پیدا شد! :)
اگه خواستین ببینین اینجا رو کلیک کنید!

چند وقت پیش که داشتم یک سری از بررسی های مختلف در مورد آلبوم The System Has Failed رو میخوندم متوجه شدم که بر عکس اون چیزی که بعضیها این آلبوم رو پروژه ای ضعیف میدونند این آلبوم در 99% این بررسی ها Rating های بسیار خوبی رو بدست آورده که حتی برای خود من هم جالب بود...کافیه یک Search تو Google با عنوان The System Has Failed Review انجام بدین و بعضی از این بررسی ها رو بخونید. میشه گفت این آلبوم طرفداران مگادت رو کاملا" راضی کرده چیزی که در اکثر این Review ها به چشم میخوره همین قضیه است. البته بحث آهنگ سازی در شرایط فعلی رو هم باید در نظر گرفت. منظورم اینه که شرایط دنیای موسیقی و مخصوصا" ویدیو کلیپها در سال 2005 با سال 1990 کاملا" فرق میکنه. یعنی اگه یک کمی به همین آلبوم TSHF دقت کنید میبینید
که آهنگهای فوق العاده ای با ریفهای محکم و کشنده ماستین مثل Blackmail The Universe و Kick The Chair وجود داره اما ماستین به جای ساختن ویدئو کلیپ برای این آهنگها، به سراغ آهنگهایی مثل Die Dead Enough و Of Mice And Men رفته! دلیلش هم کاملا" واضحه! چون با توجه به شرایط فعلی که در دنیای تجارت موسیقی وجود داره اصولا" آهنگهایی مثل Kick The Chair به غیر از طرفداران خاص متال، مورد توجه افراد دیگه قرار نمیگیرند. در حقیقت آهنگهایی مثل Die Dead Enough، آهنگهایی هستند که راه رو برای طرفداران جدید باز میکنند. زمانی کلیپ اهنگهای خدایی مثل Holy Wars و Hangar 18 ساخته میشد ولی الان شرایط کاملا" متفاوته...به نظر من مگادث نیازی به اثبات کردن چیزی نداره چون که در گذشته همه چیز رو اثبات کرده. با وجود آهنگهای مثل Kick The Chair و Blackmail The Universe آدم به این نتیجه میرسه که دیو ماستین هنوز قدرت ریف سازیش رو نه تنها از دست نداده بلکه هنوز هم بهترین ریفهای متال رو مینویسه که واقعا" مشابه اش تو هیج گروهی وجود نداره...همه اینا نشون میده که اگه ماستین بخواد میتونه آلبومی حالا نه در حد Rust In Peace ولی در حد آلبومهای موفق گذشته اش بسازه...اما بازم میگم که شرایط فرق کرده پس سبک یک گروه هم باید با زمان حاضر خودش وفق داشته باشد.
آهنگهایی که در سال 2005 ساخته میشن، نمیتونن دارای همون خشونت اوایل دهه 90 باشند چون مورد استقبال قرار نمگیرند! این قضیه هم تقصیر دیو ماستین نیست! وقتی نسل جدید گروههای متال، گروههای چرتی مثل Linking Park و System of A Down هستند و در حقیقت Pop Metal هستند هیچ کاری نمیشه کرد! کسی نمیدونه که ساخت یک آلبوم علاوه بر صرف کردن مقادیر زیادی وقت و انرژی، چقدر هزینه بر خواهد بود...فقط همینو بگم که مگادث برای طراحی کاور آلبوم Peace Sells در سال 1986 چیزی در حدود 8000 دلار هزینه کرد! حالا هزینه سنگین تجهیزات و ضبط و میکس آلبوم رو به هزینه سنگین برگزاری تور آلبوم اضافه کنید و فکر کنید که اگه تور آلبوم شما با استقبال روبرو نشه چه مشکلاتی برای شما به وجود خواهد اومد! به نظر همه این عوامل باعث شده که دیو در آلبوم جدیدش سعی کنه با آهنگهایی مثل Die Dead Enough و Of Mice And Men که حداقل از زیبایی شنیداری برخوردارند، به دنبال جذب طرفداران جدیدی باشه! اگه غیر از این بود هرگز برای این آهنگها کلیپ نمیساخت! چون به نظر من ویدئو کلیپ یک آهنگ در حقیقت نماینده اون آلبوم در زمان پخش شدنشه. در عین حال ماستین با در نظر گرفتن این مهم، سعی کرده تا از هویت اصلی خودش دور نمونه و ریفهای منحصر بفردش رو با لیریکسهای انتقادی و سیاسی همراه کرده که نمونه اش در آهنگهای Kick The Chair و Blackmail قابل مشاهده است یا با استفاده از کیبورد در آهنگی مثل The Scorpion نمایش جدیدی از مگادت در سال2004 ارائه کرده که مجموعه ایست از ایده های قدیم و جدید ماستین! یعنی حس و حال اکثر آلبومهای قدیمی مگادت در آلبوم وجود داره. در زمانی که گروههایی مثل Iron Maiden و Metallica عملا" قابلیت آهنگ سازیشون رو از دست داده اند، این آلبوم واقعا" غنیمت به حساب میاد چرا که به نظر من یک آهنگ اگه فاقد تکنیکهای خاص اون سبک باشه، حداقل باید دارای زیبایی شنیداری باشه چیزی که در آلبومی مثل Dance of Death یک گروه خدا مثل Iron Maiden و از اون بدتر در آلبوم St Anger متالیکا، متاسفانه اصلا" به چشم نمیخوره! چون این آلبوم TSHF حداقل تونسته نظر طرفداران مگادت رو جلب کنه اما اون دو آلبوم حتی مورد استقبال متعصب ترین طرفداران خودشون هم قرار نگرفتند! من فقط یک کم با Bass Line های این آلبوم مشکل دارم و همینطور بعضی از سولوها که واقعا" میتونستند بهتر باشند...جای خالی دیوید الفسون کاملا" محسوسه و من فکر نمیکنم که هیچ بیسیست دیگه ای بتونه جای او رو پر کنه. ایده های دیوید الفسون در نهایت سادگی، جلوه ای خاص به کارهای مگادت میداد. در این آلبوم Bass Line کاملا" گمه و کاری غیر از دنبال کردن ریتم گیتار نمیکنه!
در هر صورت در خیلی از Review هایی که من خوندم از این آلبوم به عنوان بهترین آلبوم متال سال 2004 اسم برده شده! اونایی هم که با مگادت حال نمیکنن میتونن برن شکایت کنن :)

عکس کاور این آلبوم هم جالبه! تعدای زیادی از رهبران سیاسی آمریکا و دنیا از جمله جرج بوش، بیل کلینتون، دونالد رامسفلد، کاندولیزارایس، عرفات و ... در واشینگتن جلوی Vic Rattlehad صف کشیده اند و Vic با پرداخت حقوقشون اونها رو اخراج میکنه ! :)
روی اسکناسهای دلار هم به جای عکس روسای جمهور آمریکا عکس Vic به چشم میخوره ...در پشت سر اینها، تصویری از Vic در میان شعله های آتش در آسمان وجود داره که با خیابانی که ترک خورده و شعله های آتش ازش بیرون زده، احتمالا" بیانگر جهنمهیه که آمریکا گرفتارش شده! نگاه کنید ترو خدا! مملکنت آزاد یعنی این !! هر چی دلش میخواد به سیاستمدارای کشورش میگه و مسخره شون میکنه !

اینجا هم چند تا بررسی کوچیک از بعضی از آهنگهای این آلبوم که خودم بیشتر دوست دارم مینویسم:

Blackmail The Universe
واقعا" شروع جالبی داره و میتونم بگم جز سنگین ترین آهنگهاییه که ماستین نوشته! ریف شروع این آهنگ آدم رو یاد ریف آغازین آهنگ Black Friday میندازه و همینطور صدای انفجار هواپیمای آمریکا در ابتدای آهنگ بی شباهت به حال و هوای آلبوم So Far, So Good, So What و آهنگ Set The World Afire نیست ! گوینده اخبار گزارش میده که تروریستها، هواپیمای Air Force One حامل رئیس جمهور آمریکا در منطقه خاورمیانه رو باشلیک یک فروند موشک استینگر سرنگون کرده اند و از رئیس جمهور اطلاعی در دست نیست! این آهنگ دوران هرج و مرجی رو در دنیا به تصویر میکشه که در نهایت منجر به جنگ جهانی دیگه ای خواهد شد.


Die Dead Enough
فرم کلی این آهنگ بیشتر به فرم آلبومی مثل Rick شباهت داره و همینطور میتونه یک Ballad Song متال به حسابش آورد. Chorus های واقعا" زیبایی داره اما آهنگی نیست که
بشه Megadeth Song حسابش کرد. به نظر من چرا باید یک گروه چرندی مثل Maroon 5 بیاد و زود هم معروف بشه و سی دی هاش فروش بره اما یک گروه با سابقه و بزرگ مثل مگادث سهمی از موفقیتهای مالی نداشته باشه؟ اونهم در حالیکه بر خلاف متالیکا هیچوقت از مسیر خودش خارج نشده!


Kick The Chair
یکی از نقاط قوت آلبوم TSHF ! بعد از افت تمپو و خشونت ریفها در آهنگ Die Dead Enough، شروع این آهنگ، شنونده رو به وجد میاره. شاید بشه گفت ریفهای این آهنگ از بهترین ریفهایی بوده که ماستین تا به حال ساخته. یک آهنگ Thrash Metal کامل و در عین با حال و هوایی ملودیک ... بیشتر آدم رو یاد آهنگ خدای Take No Prisoners میندازه! ماستین با خوندن این اشعار دستگاه قضایی رو زیر سوال میبره :

Justice means nothing today
Now that the jury's for sale
Guilty or not, the verdict's a lie
You're going to jail


The Scorpion

یک آهنگ ساده و در عین حال زیبا...از آهنگهای مورد علاقه من در این آلبوم...ریف این آهنگ به نظرم واقعا" خاصه و حس نحسی و پلیدی جالبی بهش داده. مخصوصا" وقتی
که اجزای دیگه آهنگ در پشت این ریف متوقف میشن! سولوهای این آهنگ رو دیو نوشته و از نظر ایده ای lead guitar جالبی انجام داده. مثلا" در انتهای این آهنگ صدای گیتار دیو در حال کم و زیاد شدنه که به تدریج جاش رو به صدای تیک تیک ساعت میده. تمام این ایده های کوچیک به اضافه استفاده از کیبورد این آهنگ رو تبدیل به یکی از بهترین کارهای این آلبوم کرده.

واقعا" نمیشه گفت که آهنگ ضعیفی در این آلبوم وجود داره...تمامی این آهنگها قابلیت این رو دارند که بصورت مستقل در نظر گرفته بشند غیر از آهنگ I Know Jack که در حقیقت یک آهنگ 40 ثانیه ای برای معرفی آهنگ بعدی یعنی Back In The Day هستش. I Know Jack یک اهنگ کوتاه بر اساس یک هارمونی گیتار ساده با کمی متن در زیر اونه که باز هم رگه هایی از سیاست در اون به چشم میخوره:

I served with Jack Kennedy
I knew Jack Kennedy
Jack Kennedy was a friend of mine
Senator, you're no Jack Kennedy

بله این آلبوم یک آلبوم کاملا" سیاسی به حساب میاد! در آهنگ Truth Be Told از آهنگهای مورد علاقه دیو هم هست، میگه :

Before al Qaeda and Bin Laden
Long before Hitler and Hussein
Ever since the first murder was committed
The verdict's always been the same


البته این آلبوم به نکات جالب دیگه ای هم پرداخته! مثلا" در آهنگ Something That I'm Not دیو با مخاطب قرار دادن شخصی که به احتمال فراوان کسی جز لارس الریچ هم گروهی سابقش نیست، به انتقاد از گروه سابقش پرداخته :

Until you compromised your style
To choke out the voice that told ya 'Money and the fame
Would fill the crater that you dug for yourself
We all laughed at the parodies that you'd become

You didn't ever make metal, buddy; metal made you


Shadow of Deth

دیو در این آهنگ مثل یک مسیحی معتقد تمام اعتقاداتش رو توضیح میده! آهنگ یا بک ریتم سنگین و زیبا شروع میشه که قدم به قدم شنونده رو به درون هارمونی گیتار که در اواسط آهنگ وجود داره میبره...یکی دیگه از آهنگهای مورد علاقه من! واقعا" هارمونی گیتار این آهنگ زیباست! بعد از هارمونی گیتار مجدد" به ریتم اولیه باز میگرده و زمینه رو برای شروع آهنگ بعدی یعنی My Kingdome Come آماده میکنه!

بطور کلی آلبوم The Systems Has Failed مجموعه ایست از سبکهای مختلف گروه در طی این 20 سال...شما در این آلبوم با همه جور آهنگی برخورد خواهید کرد که به نظر من از نقاط قوته این آلبومه..یعنی مجموعه مگادت در این 20 سال رو در یک آلبوم خواهید شنید! در آخر هم باید اضافه کنم که:

Dave Mustaine Has Not Failed



 

  Monday, November 29, 2004 

مدت زیادی بود که میخواستم نقدی بر کتاب " بررسی موسیقی متال" نوشته آقای ادیب وحدانی بنویسم اما هر بار به دلایلی منصرف شدم چون وقت به اندازه کافی در اختیار نداشتم. اخیرا" با خبر شدم که ایشون یعنی آقای ادیب وحدانی پس از انتشار کتاب بررسی موسیقی متال که یکی از ضعیفترین و پر ایرادترین کتابهایی بود که در زمینه موسیقی خونده بودم، در صدد انتشار دو کتاب دیگه در این زمینه به نامهای بررسی موسیقی متال 2 و رموز گیتار جو ساتریانی هستند! اینجا بود که تصمیم گرفتم تا شما دوستداران واقعی موسیقی متال که اکثرتون این کتاب رو مطالعه کردین، از نقطه نظرات این مقاله نویس مشهور! روزنامه همشهری آگاه کنم. این رو هم اضافه کنم که لطفا" اول آف بشین و بعد این پست طولانی رو مطالعه کنید. در اینجا سعی کردم نظرات شخصی خودم رو درباره موسیقی ای که تقریبا" بیشتر از 10 سال از عمرم رو باهاش گذروندم براتون شرح بدم و مصرانه خواهان نظرات ارزنده ء شما هستم...
در بررسی کلی، این کتاب به چندین بخش تقسیم شده که فعلا" کلیات رو مطرح میکنم و
در بخشهای بعدی مفصلا" وارد جزئیات این کتاب خواهم شد. نتیجه ای که بعد از خوندن این کتاب برای من حاصل شد این بود که آقای ادیب وحدانی که از عدم دانش و نزدیکی کافی با این نوع از موسقی و بخصوص در ترجمه های اشعار متالیکا رنج میبره و خودش هم به این نکته کاملا" آگاهه ولی باز هم عقب نشینی نکرده و با وجود اشکالات عمده و اطلاعاتی که تحقیق کافی در موردشون صورت نگرفته، در تمامی فصلهای این کتاب تمامی تلاش خود رو به کار بسته تا به نوعی این ضعف آشکار رو توجیه کنه. ایشون کاملا" به این نکته آگاهه که این کتاب مورد انتقاد شدید طرفدارارن این موسیقی که از اطلاعات کافی در این زمینه برخوردارند قرار خواهد گرفت ولی چون تریبونی در اختیار منتقدین قرار نداره تا نظرات و انتقاداتشون رو مطرح کنند، نقد این کتاب تا به الان امکان پذیر نبوده.. پس کاملا" منطقی ایست که ایشون سعی کنه در لابه لای همین کتاب تا حدودی در برابر منتقدین جبهه بگیره و ضعف آشکار خودشو توجیه کنه. برای مثال در پیش گفتار موءلف صفحهء 17 میگه : امید است که نه شنوندگان موسیقی متال بتوانند آن را نوجیهی برای خودشان بدانند و نه دیگرانی که کم هم نیستند آن را برای دامن زدن به بحثهای رایج خارج از محتوا به کار بگیرند! یا در یکی دیگه از اظهار نظرهای خود برای توجیه نظرات و بررسی بسیار ضعیف و سطحی ایشون از موسیقی متال نوشته اند:
"بررسی موسیقی متال و کلا" همه انواع موسیقی مردمی تا آنجا که صاحب این قلم پی گیری کرده است، دشوار و بسیار شخصی است! " ص 16 ، پاراگراف دوم
من سوالی از آقای وحدانی دارم...حتی اگر این گفته صحت داشته باشه، اظهار نظر و تحقیق شخصی بر اساس چه منطقی میتونه باشه؟ این که با استفاده از اسم متالیکا در یک کتاب نا موزون از لحاظ مطالب، بشه به فروش زیاد دست پیدا کرد و یا با طرفداری افراطی و ساختگی از سبک متال بشه اسمی در بین طرفداران موسیقی متال در ایران پیدا کرد؟ طرفدارانی که تعدادشون روز به روز در حال افزایشه...آقای وحدانی شما که بنا به گفته خودتون مجبور شدید سر و صدای موسیقی متال رو برای آشنایی با اون تحمل کنید ( ص 19) در اون مدت کوتاه چطور تونستید به اون درجه از آشنایی با این نوع موسیقی برسید که کتابی به اسم بررسی موسیقی متال منتشر میکنید؟ حالا بررسی موسیقی متال 2 هم که در راهه !!! قسمت اول کتاب شما به زحمت تمام و توضیح واضحات در مورد گروه معروفی مثل متالیکا، به 100 صفحه هم نرسید و شما مجبور شدید پیاز داغش رو با اضافه کردن 170 صفحه ترجمه های بسیار بسیار ضعیف اشعار، به 270 صفحه برسونید، الان با چه پشتوانه ای میخواید کتاب بررسی موسیقی متال 2 رو منتشر کنید؟ فکر کنم بررسی موسیقی متال 2 این دفعه دیگه در مورد مگادث باشه.. با این وضع شما هر سال یک بررسی جدید از موسیقی متال به علاقه مندان عرضه خواهید کرد! خسته نباشید! غیر از اینه که این کار باید به دست آدمهای اینکاره انجام بشه ؟
ما همین الان گیتاریستهای برجسته ای در کشورمون داریم که بعد از سالها و تجربه زیاد در علم موسیقی و نوازندگی هنوز سر از رموز کارها و اصوات عجیب و غریب جو ساتریانی در نمیارن، اونوقت شما که در روزنامه همشهری مقاله و مصاحبه منتشر میکنید از کجا به " رموز گیتار جو ساتریانی" آشنا هستید؟
در فصل هفتم که ترجمه اشعار متالیکا و چند شعر دیگه از مگادث هست نزدیک به 4 صفحه دلیل و منطق آورده شده تا اون ترجمه های بسیار ضعیف و تحت الفظی که این روزها واقعا" از مد افتاده، توجیه منطقی بشه! از اصراری که ایشون در توجیه این جور موارد داره میشه کاملا" به ناآگاهی و عدم آشنایی مترجم با این نوع موسیقی پی برد که دائما" میگه : ترجمه اشعار موسیقی غیر ممکنه!
من به شما ثابت خواهم کرد که ترجمه اشعار یک موسیقی کاملا" عملی و ممکن و بسیار نزدیک به متن اصلی خواهد بود ولی به شرطی که من مترجم آشنایی کافی با اون نوع از موسیقی که قراره ترجمه فارسی بشه داشته باشم...مسلما" برای کسی که این آشنایی رو به حد کافی نداره، ترجمه اشعار گروههای موسیقی و بخصوص سبک متال کاملا" غیر ممکن خواهد بود. چیزی که در صفحهء 8 کتاب پاراگراف آخر ذکر شده که شونه خالی کردن از زیر کاریه که کننده اش اطلاعات کافی نداره به این قسمت دقت کنید: "شعر و نغمه اساسا" غیر قابل ویرایش است. چون غیر قابل ترجمه است. این نظر من است و ذکر دلایلش بماند برای کتاب بعدی آقای وحدانی" ص 8 ، پاراگراف آخر
این نظرات آقای فرامرز قراباغی در مقدمه این کتاب است! کسی که در ترجمه اشعار به آقای وحدانی کمک کرده :) چون به نظر شما غیر قابل ترجمه است پس باید هر اراجیفی رو به اسم "ترجمه نغمه های متال" به خورد عوام الناس بدین ؟
این کتاب تماما" حول و حوش گروه متالیکا میگرده، نویسنده به جای بررسی موسیقی متال، دائما" در حال بررسی موسیقی گروه متالیکاست. اونم شناخته شده ترین و معروفترین گروه متال که تقریبا" همه باهاش آشنایی دارند... یا به عبارتی، ساده ترین
کار ممکن این بوده که به سراغ گروهی بروند که اسمش حتی در ده کوره های ایران هم
پیچیده...پس این کتاب باید با اسم " بررسی موسیقی متالیکا" منتشر میشد! خواننده در مرحله اول که این کتاب رو میخونه دچار این توهم میشه که انگار همین یک گروه متالیکاست که این همه تاثیر گذار بوده...! اونم با این توجیه غیر منطقی که متالیکا سمبل سبک متاله! نه خیر آقای وحدانی، متالیکا علیرغم اینکه گروه بزرگی هست اما تنها گروه تاثیر گذار و تنها سمبل این سبک محسوب نمیشه! این همون چیریه که سبک متال رو از سبکهای دیگه متمایز میکنه...یعنی هیج گروه متالی در تاریخ پیدا نمیشه که متاثر از گروه دیگه ای نبوده باشه...متالیکا هم که کاملا" مشخصه که تاثیرات موسیقیایی اش رو از کجا گرفته! پس شما میبایست به بررسی موسیقی متال میپرداختید و نه فقط بررسی موسیقی متالیکا و اظهار نظرهای نپخته سیاسی و اجتماعی !
در فصلهای کتاب موضوعی وجود داره به نام " بررسی فرم هنری موسیقی متال" که در در نهایت باز هم تبدیل شده به "بررسی فرم هنری موسیقی متالیکا"...آقای وحدانی! شما فقط گروه متالیکا رو میشناسین یا اینکه سوء استفاده تجاری از اسم متالیکا برای فروش کتابتون در ایران لازم بوده ؟ انگار ناف این گروه رو با تجارت بریدن !!
خب از این قسمت به بعد وارد جزئیات خواهم شد و موارد ضد و نقیض این کتاب رو براتون شرح میدم واقعا" جای تاسفه که هر کسی که از راه میرسه و علیرغم نداشتن زمینه ذهنی و علمی مناسب دست به انتشار کتاب میزنه و کسی هم نیست که بر این نوشته ها نظارتی داشته باشه:
در پیش گفتار مولف ص 15 پاراگراف آخر، آقای وحدانی گفتن که: در خارج از کشور پر طرفداراترین برنامه شبکه تلویزیونی Headbangers Ball ، MTV نام دارد که مختص موسیقی متال است.
** باید از ایشون پرسید منظور شما از خارج از کشور شامل چه کشورهایی میشه؟ چون موسیقی متال در همه کشورها طرفداران زیاد نداره! دوما" شما با استفاده از کدوم منبع معتبری همچین ادعایی میکنید؟ این کانال تلویزیونی مختص به گروه متالیکا نیست که بیننده زیاد داشته باشه...هستند گروههای زیادی از سبکهای سنگین متال که کماکان گمنام باقی مونده اند و کلیپهاشون از این کانال پخش میشه و اصلا" هم معروف نیستند و اگر این کانال واقعا" پر بیننده ترین بود می بایست آلبومهای این گروهها هم به فروش زیاد دست پیدا میکرد که البته هرگز اینطور نبود و نیست. من یادمه زمانی رو که ماهواره های آنالوگ در ایران زیاد استفاده میشد و کانال MTV آسیا که دو برنامه Superrock و Headbangers Ball رو پخش میکرد و حتی یادمه قبل از اینکه این کانال توسط هندیها خریداری بشه، برنامه Headbangers Ball از لیست برنامه های این کانال حذف شد. چطور ممکنه پرطرفدارترین و پربیننده ترین برنامه از لیست برنامه های یک کانال معروف حذف بشه ؟ اصلا" به نظر شما همچین چیزی ممکنه؟ غیر از این نیست که برنامه های عامه پسند تر جایگزین کانالی بشه که کلیپهای گروههای گمنام (و گاهی معروف) از اون پخش میشه! یا میشه به کانال Viva Zwei اشاره کرد که جزء کانالهایی بود که بیشتر زمانش به موسیقی متال اختصاص داده شده بود و واقعا" هم کانال بی نظیری بود اما این کانال هم به تعطیلی کشیده شد. کانال Viva Polska هم که همه میدونن چه افتضاحی شده! غیر از برنامه Hell's Kitchen برنامه ای مخصوص موسیقی متال نداره اونم فقط 2 ساعت و فقط با یکبار تکرار در هفته! از همه اینا نتیجه میگیریم که نه موسیقی متال و نه برنامه های مخصوص اون به هیچ وجه عمومیت ندارند و طرفدارنشون کاملا" محدوده! و کاملا" هم طبیعیه موسیقی متال موسیقی پاپ نیست که پرطرفدارترین باشه.
در ابتدای فصل اول که جنس صدای موسیقی متال باشه از تعریف طنز گونه یکی از مجلات کشور در مورد موسیقی متال صحبت شده ( که نوشته بود: صدای اتصال سیمهای برق فشار قوی به اضافه ضجه کرگدن زخمی و ... مساوی است با موسیقی متال) در حالیکه خود آقای وحدانی متوجه نیست که تعریف خودش از جنس صدای متال خنده دارتر و طنز گونه تره! ایشون نوشته اند: ریتمهایی که توسط گروههای متال اجرا میشوند " بسیار" شبیه به صدای دستگاه های سوراخ کننده آسفالت خیابانهاست (مته های بادی) و در بسیاری از موارد شبیه صدای برخورد شدید قطعات فلزی (مثل تیرآهن) به یکدیگرند!
** همه ما صدای مته های بادی سنگین که قادرند آسفالت خیابونها رو سوراخ کنند و یا صدای برخورد تیرآهن ها که در نیمه های شب از تریلر ها خالی میشند شنیدیم! آیا این اصوات ناهنجار به اندازه یک سر سوزن به صدای ریتمهای گروههای متال شبیهند؟ حداقل منی که برای بار اول یک آلبوم متال رو شندیم (And Justice...) به هیج وجه چنین اشتراک صدایی بین این اصوات ناهنجار و جنس صدای اون آلبوم ندیدم. به نظر میاد آقای وحدانی از شنونده عادی هم یک چیزی پاییتره که با این همه تحقیق در مورد موسیقی متال از این تعاریف خنده دار و اغراق آمیز در کتابش استفاده میکنه..چون ایشون بازهم توجیه کرده اند که برای یک شنونده عادی ریتمهای گروههای متال صدایی شبیه به برخورر تیرآهنها به یکدیگر دارند! اونم به دلیل این که اسم این سبک متال به معنی فلزه پس حتما" باید جنس صداش عین سوراخ کردن آسفالت و یا برخورد قطعات فلزی باشه !!!
ص 23 ، پاراگراف آخر
اگه من فقط یکبار به این نتیجه برسم که جنس صدای سبک متال انقدر ناهنجاره، مطمئنا" این سبک رو کنار میذارم...شما رو نمیدونم!
یک نکته رو هم باید اضافه کنم و این که مثلا" در گروههایی که دارای سبک Industrial هستند (اینداستریال به معنی صنعتی)، ریتمها حالت خاصی دارند. سبک این گروهها همونطور که از اسمش بر میاد به دلیل داشتن ریفهای خشکی که دائما تکرار میشن، حس صنعتی بودن و ماشینی بودن رو به شنونده القاء میکنه ولی به این معنی نیست که جنس صدا هم مثل مته های بادی سوراخ کننده آسفالت باشه...بحث جنس از حس کاملا" جداست. برای مثال، دو آهنگ Links 123 از گروه Rammstein و Just One Fix از گروه Ministry رو در نظر بگیرین. به طرز نواخته شدن ریف اصلی هر دو آهنگ دقت کنین. متوجه خواهید شد که بسیار به هم شبیه اند و همون حالت خشکی و یکنواختی ماشینی رو دارند اما در عین حال آهنگهای فوق العاده ای هم هستند.
در صفحه 26 پاراگراف سوم نوشته شده: نوازندگانی مانند مارتی فریدمن در گروه مگادث اصولا" فقط ساز مینوازند و مهندسان صداهای مورد احتیاج او را میسازند و ضبط میکنند.
** چیزی که آقای وحدانی اصلا" متوجه اش نیست همینه! یعنی کسی که اصلا" تو جریان موسیقی متال و ساختار آهنگ سازیش نباشه، نمیدونه که نوازنده یک ساز، اولین نفریه که صدای مورد علاقه اش رو میسازه و اصولا" صدای ساز هر نوازنده ارتباط مستقیم با سلیقه اون نوازنده و نوع و حال و هوای سبک اون گروه داره..حالا اگه منظور آقای وحدانی از مهندسان، متخصصانی باشند که در کمپانی هایی مثل Rocktron، Boss و یا Line 6 به طراحی صداها و افکتهای حرفه ای مشغولند، اون بحثش جداست ! :)
خب مسلمه که بحث کیفیت صدا و طراحی افکتهای جدید کاملا" وارد بحث مهندسی الکترونیک میشه...جایی که نوازنده اصلا" نمیتونه در اون نقش داشته باشه.
این افکتها و تجهیزات توسط این نوازنده های حرفه ای خریداری میشن اما کسی که حرف اول و آخر رو در مورد جنس صدا و ساختنش میزنه نوازنده و اعضای گروه هستند و نه مهندسان! درست مثل نوازنده برجسته ای مثل جو ساتریانی که جنس صدای گیتارش
کاملا" منحصر بفرده...در ضمن اگر نوازنده ای وجود داشته باشه که خودش قادر به ساختن صدای مورد نیازش نباشه، اولا" اون اصلا" نوازنده نیست و دوم اینکه اون نوازنده به هیچ وجه نمیتونه نوازنده ای مثل "مارتی فریدمن" باشه!
آقای وحدانی همینطور اطلاعات ناقصی در مورد آلبومهای مختلف و زمان انتشارشون در این کتاب ارائه کرده، مثلا در ص 25 نوشته: از نمونه های فراوان استفاده از فلنجر میتوان به آهنگ The Thing That Should Not Be (متالیکا 1985) اشاره کرد. در صورتی که میدونیم متالیکا در سال 1985 هیچ آلبوم رسمی منتشر نکرده و این آهنگی هم که ازش اسم برده شده در آلبوم Master of Puppets قرار داره که محصول سال 1986 هست نه 1985
یا در ص 27 پاراگراف دوم نوشته : .... آلبوم Covenant از گروه Morbid Angel در سال 1990 .... باید خدمت آقای وحدانی عرض کنم که آلبوم Covennat در سال 1993 منتشر شد و این گروه در سال 1990 اصلا" آلبومی به بازار ارائه نکرد!
در ص 28 پاراگراف دوم نوشته شده : در بسیاری اوقات قطعات تزئینی آهنگها در استودیو نواخته و اجرا میشود که البته در کنسرتهای زنده این قسمتها یا حذف میشوند یا نوازنده ای در پشت صحنه در اجرای آن قسمت به کمک گروه می آید ماندد اجراهای زنده آهنگ Fade To Black ؛ متالیکا 1984
** باید بگم آهنگ Fade To Black اصولا" برای دو گیتار تنظیم شده و اگر هم در نسخه استودیویی قسمتهایی هم وجود داشته باشه که نیاز به بیش از 2 گیتاریست باشه این قستمها در اجرای زنده حذف میشن. من تا به الان تو هیج اجرای زنده ای از این آهنگ چنین چیزی مشاهده نکردم. آقای وحدانی اگر به گروه Pantera و آهنگ Cemetry Gates اشاره میکرد باز قابل قبول بود!
ص 43 پاراگراف آخر در مورد تاریخچه ابتدایی گروه متالیکا و تغییر اعضای گروه نوشته شده : هیچ آهنگی نیست که رابطه ای حیاتی و الزامی با تاریخچه و گرایش های متالیکا نداشته باشد. "این آهنگها در تغییرات اعضای گروه نقش داشتند" که در آخر منجر شد به هتفیلد، اولریک (در ضمن تلفظ دانمارکی اولریک، اولریخ هست) کرک همت و جیسون نیوزتد.
** اینم یکی دیگه از اون مواردیه که مشخصه اصلا" تحقیق کافی در موردش صورت نگرفته و همینطور گذری نوشته شده. خدمت آقای وحدانی عرض کنم که هیج ارتباطی بین آهنگها و تغییرات اعضای گروه متالیکا وجود نداره و بحث اخراج دیو ماستین رو هم چون قبلا" درباره اش نوشتم حوصله نوشتنش نیست ولی دعوای بین دیو ماستین و متالیکا به یک موضوع کاملا" شخصی برمیگرده که شرحش رو میتونین از زبون ران مک گاونی بیسیست سابق متالیکا در ویدئوی Behind The Music از گروه مگادث ببینین. و در مورد کلیف برتون هم که دیگه کاملا" مشخصه که چرا جیسن به متالیکا ملحق شد.
ص 50 خط اول، آلبوم دموی متالیکا به نام No Life Till Leather رو آقای وحدانی به جمله کاملا" بی معنیه " زندگی بدون چرم را نمیخواهیم" ترجمه کردن که جای شگفتی داره!
یعنی یک ترجمه لفظ به لفظ که واقعا" هیج مفهومی رو به شنونده یا بیننده القاء نمیکنه! من تعجب میکنم که چطور حال و هوای اون زمان متالیکا به همراه دیو ماستین، در ترجمه اسم این آلبوم در نظر گرفته نشده! در حقیقت اگه بخوایم اسم این آلبوم رو لفط به لفظ ترجمه کنیم میشه همونی که آقای وحدانی انجام دادن! یعنی بیایم لغت Leather رو همون " چرم " ترجمه کنیم در صورتی که با کمی دقت متوجه میشیم که معنی این جمله اینه :
تا شلاق هست زندگی نیست! به نظر شما این ترجمه بیشتر به مفهوم فلسفه متالیکا شباهت داره یا " زندگی بدون چرم را نمیخواهیم" ؟
ص 71 پاراگراف اول نوشته : هیچ کس نمیتواند منکر توانایی های امثال مایکل جکسون شود اما هیج کس هم نمی تواند به هیج وجه تاثیر تبلیغات در فروش آثار این بتهای مضحک قرن بیستم را انکار کند. اما در گونه ای از موسیقی متال که موضوع اصلی این بحث است، تبلیغات از سوی تهیه کنندگان و رسانه های همگانی هیچ گاه آن قدر زیاد نبوده که بتوان تاثیر آن را تعیین کننده دانست.
** آقای وحدانی من اصلا" طرفدار مایکل جکسون نیستم اما اگه نمیتونین توانایی هاش رو انکار کنید چرا بهش بت مضحک قرن بیستم لقب میدید؟ دست از تعصب بی مورد در مورد سبک متال بردارین ! همین آقای مایکل جکسون از دوستان بسیار صمیمی و نزدیک یک گیتاریست شناخته شده بنام Slash هستش که تا به الان در بسیاری از اجراهای زنده و یا کلیپهای مایکل جکسون حضور داشته.. من نمیدونم چرا ما در ایران انقدر کاسه داغتر از آش میشیم ؟ در ضمن هیچ ایرادی نداره که یک گروه موسیقی برای خودش تبلیغ کنه. در قرن جدید بدون تبلیغ هیچ صنعتی رونق نمیگیره. گروههای متال هم خواه نا خواه مجبور به تبلیغ برای فروش بیشتر و بدست اوردن امکانات مالی جهت تولید موسیقی جدیدشون هستند. ولی اکثر تبلیغها رو اعضای گروهها به صورتهای مختلف انجام میدن مثلا" گروههای Paradise Lost و Metallica و Pink Floyd دست به ساخت فیلم میزنند. گروهی مثل Iron Maiden میاد در آستانه جام جهانی فوتبال اسم آلبومش رو میذاره Virtual 11 به معنی یازده مجازی (اشاره به تعداد بازیکنان فوتبال) و تیمی از بهترین بازیکنان فوتبال دنیا و گروه ایرون میدن تشکیل میده که این تیم به همه جای اروپا رفته و مسابقات دوستانه ای با تیمهای صاحبنام انجام میده تا به فروش هر چه بیشتر آلبوم جدید کمک کنه. یا میاد با استفاده از سمبل خودش به نام Eddie یک بازی کامپیوتری به اسم Ed Hunter میسازه .
شما اینو مطمئن بدونین که اگه این گروهها به این نتیجه برسن که این تبلغیات تاثیر آنچنانی در فروش آلبومشون نداره، قطعا" از این کار منصرف خواهند شد پس میبینیم که تبلیغات برای هر صنعتی یک امر ضروری به شمار میاد. این همه هزینه فقط برای معروف شدن گروه خرج میشه تا در آینده باعث پیشرفت کاری گروه بشه.
شرایط فعلی دنیا با 20 سال پیش کاملا" متفاوته...گروههای موسیقی برای بقاء نیاز مبرم به امکانات مالی دارند.
ص 74 پاراگراف آخر نوشته شده: گروههای فراوانی در سبک متال وجود دارند که بی شک جزء بدترین های موسیقی دنیا و طبق معمول معروفترین هایند:بون جووی Bon Jovi
، ماتلی کرو Motly Crue و Skid Row و بسیاری دیگر آن قدر به تبلیغات وابسته اند و طوری در جهت خواست عامه حرکت میکنند که با هیج وسیله ای نمیتوان آنها را گروهی بپا خاسته اندیشمند دانست.
** واقعا" جالبه !! اگه این گروهها جزء بدترین ها هستند پس چطور معروفترینند؟ آیا غیر از این نیست که به هر شکل این گروهها دارای مایه ای قوی از موسیقی هستند و توانایی جذب مخاطبان زیادی رو دارند؟...آقای وحدانی انگار نمیدونن یا فراموش کردن که زمانی که گروه Bon Jovi گروهی با سبک کلاسیک هوی متال بود، یک آدم شیر پاک خورده ای به اسم Bob Rock به عنوان تهیه کننده وارد این گروه شد و سبک گروه رو به گونه ای ترسیم کرد که بتونن به موفقیتهای مالی بیشتری دست پیدا کنند. همین آقای Bob Rock بعد از این پروژه موفقیت آمیز وارد گروه متالیکا شد و به آقای هتفیلد هم نصیحت کرد که اگه میخواد به موفقیت های مالی خوبی دست پیدا کنه، کمی تمپوی آهنگها رو پایین بیاره و خواست عمومی رو با آهنگهایی مثل Unforgiven و Nothing Else Matters بیشتر تامین کنه. این در حالی بود که متالیکا علیرغم موسیقی منحصر بفردش در دهه 80 هنوز نتونسته بود مانند گروههایی مثل Guns N Roses و Bon Jovi همه جور مخاطب و طرفداری پیدا کنه و طرفداران متالیکا همگی از طیف طرفداران متعصب Thrash Metal بودند اما دیدیدم که متالیکا با مدیریت باب راک هم بسیاری از طرفداران متعصب خودش رو حفظ کرد و هم طرفداران جدید و بیشماری پیدا کرد. البته بگذریم که بعضی از طرفدارهای قدیمیش رو هم از دست داد. مثل من!
اینو به این دلیل گفتم که شاید آقای وحدانی متالیکا رو با بان جووی مقایسه میکنه و به همین خاطر به متالیکا میگه بهترین و به بان جووی، بدترین!
ص 78 پاراگراف آخر رو بخونین که در مورد هد بنگ نوشته شده. من اصلا" دوست ندارم وارد بحث هد بنگ و این چیزا بشم فقط میخوام بهتون نشون بدم که این مطالب چقدر سطحی و بچه گونه نوشته شده اند:
در کلوپهای متال فقط باید گردن تکان داد. گردن را با حرکات 360 درجه ضمن رعایت دقیق ریتم موسیقی میچرخانند. ص 78 پائین صفحه
** واقعا" نمیخوام در موردش چیزی بگم چون به جک بیشتر شباهت داره ولی آقای وحدانی شما این زاویه چرخش رو که 360 درجه است رو از کجا اوردین؟
ص 87 پاراگراف آخر در مورد پوچ گرایی و نیهیلیسم صحبت شده که به این جملات ختم میشه : ....در این میان بودند نحله های فکری و کسانی که گروه پینک فلوید شاخص ترینشان است و به نظر نگارنده بازهم از این پوچ انگاری دکانی ساختند و نانی به دست آوردند.
** جالبیه قضیه اینجاست که 2 تا 2 تا کتابهای بی سر و ته چاپ کردن و استفاده از اسم متال و متالیکا برای فروش کتاب از نظر آقای وحدانی دکان سازی به حساب نمیاد. باز هم جالب اینجاست که آقای وحدانی کوچکترین اشاره ای به موسیقی بی نظیر پینک فلوید نمیکنه.اگه گروهی انقدر از نظر دانش موسیقی بالا باشه و بتونه همه جور مخاطبی رو به خودش جذب کنه، آیا این به معنای دکان سازی و نان به دست آوردنه؟
ص 88 پاراگراف آخر در مورد سیاسی کار کردن بعضی از گروههای متال نوشته: .. گه گداری برخی مانند مگادث آهنگهای سیاسی خواندند و ...اما دیگر دوره سیاسی کاری گذشته بود.
** علیرغم اینکه آقای وحدانی تاکید زیادی بر جامعه شناس بودن و سیاست شناس بودنشون دارن، از این نکته مهم غافلند که تا زمانیکه سیاست بر دنیا حکومت میکنه هرگز دوره سیاسی کاری پایانی نداره... شما یک دوره ای رو با دلیل مثال بزنید که دوره سیاسی کاری نداشته ! همین گروه مگادث کماکان سیاسی کاریش رو تا به الان و حتی در آلبوم جدیدشون ادامه داده تا جایی که وقتی از دیو ماستین میپرسن که اگه موزیسین نبودی چه کاره میشدی، ماستین هم جواب میده: رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا !
در ص 89 پاراگراف دوم نوشته : معروفترین و محبوب ترین و شناخته شده ترین آهنگ تاریخ موسیقی متال، هیچ چیز دیگری مهم نیست (Nothing Elses Matters ) نام داشت که از هر سو بنگریم نقطه عطف گروه متالیکا و تبع آن سبک متال محسوب میشود.
** آقای وحدانی شما با چه اطمینان و باز هم با استناد به چه منبع معتبری چنین قاطعانه محبوبترین و شناخته شده ترین و معروفترین آهنگ تاریخ !! موسیقی متال رو معرفی میکنید؟ آیا میدونین محبوب ترین آهنگ متالیکا در کل آلبومهای این گروه که در یک نظر سنجی عمومی از طرفداران در سایت رسمی متالیکا به دست اومد چه آهنگیه؟
Master of Puppets !!
آهنگ Nothing Else Matters حتما انتخاب افراد دیگه ای بوده که تعدادشون در ایران کم نیست !!
ص 89 باز هم در پاراگراف آخر نوشته شده: در میان آهنگهای متالیکا از دو استثناء که بگذریم همه را هتفیلد و اولریک ساخته اند...
** کمبود یک تحقیق حسابی، اینجا خودش رو نشون میده...آقای وحدانی در ص91 در ضدیت با این اظهار نظر میگه اهنگ Enter Sandman بر اساس یک ریف از کرک همت ساخته شد. پس چی شد؟ شما که گفتی همه آهنگها رو هتفیلد و اولریک ساخته اند که؟ در ضمن به چند نمونه دیگه از آهنگهای متالیکا که بقیه اعضاء هم در ساخت اونها نقش داشتند، مینویسم:
The Fourhorsemen : Hetfield/Ulrich/Burton/Mustaine
Jump In Th Fire: Hetfiled /Ulrich /Mustaine
Master of Puppets: Hetfiled/Ulrich/Hammett/Burton
Orion: Hetfield/Ulrich/Hammett/Burton
Blackened: Hetfield/Ulrich/Newsted
To Live Is To Die: Hetfield/Ulrich/Hammett/Burton
فکر کنم کافی باشه.

ص 95 نوشته شده : تغییر پست مدرنیستی متالیکا، از سوی دیگر گروههای همین سبک هم مورد تقلید قرار گرفت. گروه مگادث در آلبوم بعدی خود Cryptic Writtings مانند متالیکا آهنگهایی داشت که فاقد سولوی گیتار بودند.

** اگه بخوایم به قول آقای وحدانی این تغییر پست مدرنیستی متالیکا رو بپذیریم، باید به این نکته توجه کنیم که به هر شکل این تغییر از Black Album آغاز شد. و اگه آلبومهای هر دو گروه مگادت و متالیکا رو بررسی کنیم می بینیم که این تغییر کذایی در آلبومهای منتشر شده مگادث در سالهای 90 ، 92 و 94 " به هیچ وجه " روی نداده و اصولا" با توجه به شخصیت مغروری که دیو ماستین داره این مسئله که او بخواد به نوعی دنباله رو گروه سابقش باشه کاملا" مردوده! به هر صورت مگادث تنها گروهیه که می تونه با متالیکا رقابت موسیقیایی داشته باشه.میشه گفت آلبوم Cryptic Writtings از لحاظ موسیقیایی
کاملا" خشن تر از آلبومهایی مثل Load و Reload هست! این چیزیه که با یکبار گوش دادن این آلبومها هر کسی متوجه اش خواهد شد. شما میتونین آهنگهایی از آلبوم Cryptic Writtings مثل Trust ، The Disintegrators ، Vortexو Fight For Freedom رو گوش بدین و ساختار ریفها و سولوی های گیتار رو با آهنگهای Load و Reload مقایسه کنید. اگر هم این فاکتورها در همه آهنگهای آلبوم 97 مگادث رعایت نشده باشه ولی بهر صورت از فاکتورهای قدیمی مگادث بی بهره نمونده!

ص 96 : در سال 1988 گروه هوی متال رهبر صحنه موسیقی Thrash بی هیج پرسشی متالیکاست. متالیکا که سبک متال را با آلبوم 1986 خود Master of Puppets به عصر جدید خود وارد کرده اند. اکنون با اثر سال 1988 خود (And Justice For All) ، قدرتمندترین، پیچیده ترین و جاه طلبانه ترین کار در این نوع هنری را ارائه کردند.

** قبل از اینکه در مورد مطالب اظهار نظر کنم اول به جمله بندی آقای وحدانی توجه کنید!
ایشون میگن گروه هوی متال، بعد این گروه هوی متال میاد رهبر صحنه موسیقی Thrash Metal میشه. گویا ایشون نمیدونن که Heavy Metal و Thrash Metal دو سبک کاملا" متفاوت با هم هستند و هیچ گروه هوی متالی وجود نداشته که آلبوم Thrash Metal ارائه بده اگه همچین کاری میکرد سبکش دیگه هوی متال باقی نمی موند.
من با اطمینان میگم که متالیکا از همون آلبوم اول خودش Kill Em All ،سبک جدید Thrash Metal رو به دنیا عرضه کرد. کافیه این آلبوم رو با آلبوم ابتدایی یک گروه ThrashMetal بزرگ دیگه به اسم Slayer در سال 1983 مقایسه کنید و برتری آشکار این آلبوم بر آلبومهای گروههای دیگه هم سبک متالیکا رو ببینید. اصولا" هیچ آلبومی در سال 1983 وجود نداره که بتونه با این آلبوم رقابت کنه. پس آلبوم Master of Puppets نشون دهندهء رشد و پویایی همون سبکه و And Justice For All هم ادامه تکنیکال تر آلبوم Master of Puppets ...!
و در مورد اظهار نظر آقای وحدانی در مورد پیچیده ترین و جاه طلبانه ترین آلبوم Thrash باید بگم که با اینکه آلبوم And Justice از آلبومهای بسیار قدرتمند در این زمینه هست، اما من آلبوم Rust In Peace از مگادث رو جاه طلبانه ترین و سنگین ترین آلبوم موسیقی Thrash Metal میدونم. قضاوتش با خود شما ! وقتی آقای وحدانی مثل تمامی اظهار نظرهاشون همه چیز رو بر اساس سلایق شخصی خودشون میسنجند، منم حق دارم نظر خودم رو بگم. کما اینکه اگر آلبوم Rust In Peace رو از لحاظ موسیقیایی تجزیه و تحلیل کنیم نتیجه اش چیزی غیر از این که گفتم نخواهد بود.
در اینجا میخوام به بررسی بعضی از اشعار ترجمه شده توسط آقای وحدانی برسم!
ص 120 ترجمه شعر Fade To Black
آقای وحدانی این قسمت شعر رو به این شکل ترجمه کرده اند:
I have lost the will to live
دیگر میلی به زندگی ندارم
Simply nothing more to give
خیلی ساده، زندگی هیچ چیز دیگری برای دادن ندارد

اگه کمی به اشعار گروههای متال دقت کنید متوجه میشین که در اکثر این اشعار، هر 2 خط شعر بصورت جفت هستند به این معنی که قسمت اول یک موضوع رو بیان میکنه و قسمت دوم، قسمت اول رو کامل میکنه دقیقا" مثل شعر آهنگ Fade To Black
حالا آقای وحدانی اومدن قسمت اول و دوم رو کاملا" مجزا در نظر گرفتن..در برخی موارد اینکارو نکردن چون معنی جملات بصورت مستقل هم میتونند در نظر گرفته بشن.ولی در این قسمت ایشون اصلا" این موضوع رو در نظر نگرفته که این نشون دهنده عدم آشنایی و تجریه کافی در ترجمه کردن این اشعاره. من نمیدونم ایشون این کلمه "زندگی" رو از کجا پیدا کردن و گذاشتن تو این ترجمه ! اگه بخوایم با رعایت موضوعی که گفتم ترجمه کنیم به این صورت میشه :
امیدم به زندگی از میان رفته
و چیز دیگری برای دادن (ازدست دادن) ندارم
حالا شما بگردید پرتقال فروش رو پیدا کنید!

ص 238 ، ترجمه شعر High Speed Dirt از مگادث.
آقای وحدانی در پاورقی همین صفحه اوردن که به ادعای دیو ماستین این آهنگ درباره دفعات مکرری است که او قصد داشته خودش رو بکشد (با سقوط آزاد)
** خلاف این گفته رو از زبون خود ماستین به انگلیسی میارم :
Those of you who are friends of the band know that we like to jump out of motherfucking airplanes. This is a song about skydiving. This is called 'High Speed Dirt'." Mustaine, in concert, 1992
"This is a song about skydiving, obviously, and it's a quaint little colloquy about your parachute not opening and what happens to you... you hit the dirt at very high speeds and you die." Mustaine
در ضمن دیو ماستین هرگز قصد خودکشی رو به این صورتی که آقای وحدانی گفتن نداشته و تجربه خودکشی اش هم یکباردر سال 1993 با خوردن قرصهای مخدر بوده که آهنگ A Tout Le Monde به همین دلیل ساخته شد.
آقای وحدانی لطفا" این منابع درخشانتون رو به ما هم معرفی کنید!

ص 245، ترجمه آهنگ Victory از مگادث :
GOOD MORNING/BLACK FRIDAY will I WAKE UP DEAD
صبح به خیر جمعه سیاه، آیا مرده را بیدار میکنم؟
آقای وحدانی در ترجمه این شعر به دلیل اینکه در متن انگلیسی دچار اشتباه شدند و دقت کافی در این زمینه به خرج ندادن باعث این شده که Good Mourning رو Good Morning در متن انگلیسی تایپ کنند و به همین ترتیب معلومه که چه بلایی سر ترجمه شعر میاد...Good Mourning/Black Friday
که اینجا Mourning به معنیه عزاداریه نه Morning به معنی صبح !
در ادامه ترجمه همین شعر خط آخر رو به این صورت ترجمه کردن :
LUCRETIA said ...hahaha
لوشریتا گفت : هاهاها
** توضیح اوردن که نتونستن تو هیچ دیکشنری معنی این کلمه Lucretia رو پیدا کنند.
اگه به دیکشنری آریانپور نسخه مترجمین مراجعه کنین، Lucretia رو اسم تانیث خاص تعریف کرده که در حقیقت اسم همون شبحیه که در اطاق زیر شیروونی ماستین زندگی میکرده و از صداش هم در آهنگ معلومه که صدای یک پیرزنه!
در ضمن تلفط این اسم به هیچ وجه "لوشریتا" نیست بلکه "لاکرشیا" هسش!
و در آخر همین صفحه و در پاورقی در توضیح دلیل ساخته شدن آهنگ Hangar 18 گفتن که: آهنگی است درباره افتضاح به بار آمده در یکی از مراکز تحقیق نظامی آمریکا که در آن انسانها به جای حیوانات برای بررسی میزان تاثیر تسلیحات مورد آزمایش قرار میگرفتند!
** اولا" که من بازهم از آقای وحدانی میخوام منابع درخشانشون در نوشتن این کتاب رو به ما معرفی کنند!
دوما" من در پست قبلی این بلاگ مفصلا" در مورد آهنگهای آلبوم Rust In Peace و دلایل ساخته شدن آهنگهاش و بخصوص آهنگ Hangar 18 توضیح نوشته ام ! میتونین به اون مراجعه کنین و کاملش رو اونجا بخونید اما به اختصار اینجا یک توضیح کوچیک میدم:
این قسمت رو مستقیما" از زبون Nick Menza درامر گروه که ایده اصلی آهنگ متعلق به اونه براتون مینویسم:
Hangar 18 is a military installation that holds UFO artifacts and alien creatures as far as we know." Menza, 1991
It was an idea that Nick came up with... The idea's based on a place in the four corner state region of the United States... it's a place where the military intelligence is housing alien aircraft and alien life-forms.
Mustaine 1990
نیک منزا میگه Hangar18 نام یک مرکز نظامیه که از بشقاب پرنده ها و گونه های حیات موجودات فضایی مراقبت و نگهداری میکنه حالا این جریان چه ربطی به افتضاح به بار اومده از قول آقای وحدانی و آزمایش تسلیحات بر روی انسانها داره من که نفهمیدم! بهتره از خود آقای وحدانی سوال کنید!


 

  Thursday, April 08, 2004 



Holy Wars
(Music, lyrics: Mustaine)

کاملا" روشنه که جنگ یک مساله ء همه گیر و ظالمیه که مهم نیست تو چه کشوری رخ داده باشه. قذافی در لیبی و خمینی در ایران...خیلی جالبه که بدونین که این دو نفر اسمهای عجیب و غریبی دارند. همین احمقهایی که کشورهای متفاوتی رو رهبری میکنند. اینها به شما یک چیز رو نشون میدن : جنگ ! و فرقی هم نمیکنه که شما درگیر جنگ باشید یا نه!
(دیو ماستین)

من سخت در تلاش بودم که دومین سولوی الکتریک این آهنگ رو همونطوری که خودم میخواستم ضبط کنم. در برداشت اول مشغول گرم کردن یا WarmUp بودم.مایکل کلینک تهیه کننده آلبوم وقتی WarmUp منو شنید، گفت : همین خوبه! من گفتم 'Whooooaaaa
یک دقیقه صبر کنید من هنوز حتی گیتارم رو کوک نکردم! بذارین یک سولوی واقعی بزنم‍! مایکل کلینک و دیو ماستین هر دو نظرشون این بود که اون سولو خوب بود و ما باید روی قسمتهای دیگه آهنگ کار میکردیم. پس اون قسمت رو به حال خودش رها کردیم.
روزها می گذشتند و دونستن این نکته که اون سولو در اون قسمت باید قرار میگرفت منو خیلی ناراحت میکرد. پس بقیه اعضاء رو در جریان گذاشتم و گفتم که میخوام مجددا" اینکار رو انجام بدم. اما همگی گفتند که اون سولو خیلی خوبه و در نتجه من برای ضبط مجدد همنظری نداشتم! سرانجام مایکل کلینک از من خواست تا اون سولو رو ادیت کنم و سولوی ویرایش شده همونی بود که ضبط شد.
(مارتی فریدمن 2002)




The Punishment Due
(Music, lyrics: Mustaine)


این آهنگ که دنباله آهنگ Holy Wars هستش به کتاب کمیک Marvel به نامThe Punisher اشاره داره که البته ماستین این داستان رو نخونده. زیر این کتاب مورد سوء استفاده های تجاری زیادی قرار گرفته.


Hangar 18
(Music, lyrics: Mustaine)


Hangar 18 ایده ای بود که Nick همراه با اون وارد گروه شد. ایده ای که بر اساس چهار منطقه سری موجود در کشور ایالات متحده شکل گرفته بود. Hangar 18 جاییه که نیروهای خفیه اطلاعاتی و نظامی آمریکا از بشقاب پرنده ها و یوفوها و فرمهای حیات موجودات فضایی مراقبت به عمل میارن. من خودم زیاد عقیده ای به این جریان نداشتم اما نیک به این جریان عقیده داشت منظورم اینه او حتی فکر میکرد که عیسی از مریخ به زمین فرستاده شده. اما من حدس میزنم شما اگه نیک رو بخوبی بشناسین میدونین که
نیک عقیده داره که این داستان ممکنه حقیقت داشته باشه و راهی که برای تعریف کردن این داستان داره در حقیقت راهیه که واقعی بودنش رو نشون میده. ممکنه حقیقت داشته باشه! پس ما سعی کردیم تا برای شما این داستان رو بصورت یک آهنگ دربیاریم!
(دیو ماستین 1990)

Hangar 18 نام یک سری تاسیسات نظامیه که در اونها بشقاب پرنده ها و یوفوها و موجودات فضایی، در جایی فراتر از تصور ما نگهداری میشن.
(نیک منزا 1991)

نویسنده این مطلب اضافه میکنه : بله، توضیجات نیک باعث شد تا منم به این داستان اعتقاد پیدا کنم.

این آهنگ در حقیقت طولانی تر از نسخه منتشر شده در آلبوم بود. اما بطوری جدی ویرایش شد. من زمانی رو بخاطر میارم که وارد استودیو شدیم و به زحمت از وسط مایلها نوارهای 2 اینچی پخش شده روی زمین راه میرفتیم. مایکل کلینک گفت : لیریکسهای آهنگ رو بررسی کنین! باید در مورد موجودات فضایی و مریخیها باشه. پس باید چیزی رو اجرا کنین که حسی رو ایجاد کنه که شما انگار از یک نقطه دوردست در فضا بر گشته این! نصیحت خیلی خوبی بود! من واقعا" اهمیت فوق العاده ای به لیریکس این آهنگ دادم. کاری که قبلا" در مورد هیج آهنگی نکرده بودم!
(مارتی فریدمن 2002)





Take No Prisoners
(Music, lyrics: Mustaine)


من بعد از دوران بدی که با Jeff Young و Chuck Behler داشتم، دوران بسیار خوبی رو با مارتی و نیک شروع کردم که در همون دوران بود که در حال نوشتن این متریال بیزار کننده و فکر کردن بهش بودم. حالا که دارم بهش فکر میکنم میبینم یهودی بودن مارتی برای من دلیلی نبود تا بخوام از او برای Back Vocal و خوندن درباره تانکهای Panzer استفاده کنم. زیرا که قرار دادن مارتی بعنوان Back Vocal زیاد هم خوب نبود. من دوست دارم جملهء مورد علاقه ام رو که همیشه در پایان این آهنگ خطاب به گروههای جدید میگم، بازگو کنم : 'Take no shit from anyone ever
(دیو ماستین 2001)

قسمتهای متعدد و شلوغی در مورد ریتم، لید و Break ها در اواسط این آهنگ وجود داره
که هماهنگ نواختنش دشواره!
(مارتی فریدمن 2002)


Five Magics
(Music, lyrics: Mustaine)

من از سولوی اصلی و میانی این آهنگ کاملا" راضی ام! ریتمی که زیر سولو وجود داره میزانهای دیوانه ای داره پس من تصمیم گرفتم سولویی بسازم که کمتر Progressive باشه و کمی بیشتر دارای حالت Aggressive باشه. من در هنگام نواختن ریتمهای سریع و Thrashy انتهای آهنگ،یک زمان سخت داشتم! کلینک هم یکی از پیکهای Slash رو که
روی زمین افتاده بود به من داد و من در برداشت اول کار به اتمام رسوندم!
(مارتی فریدمن 2002)

مفهوم این آهنگ رو میشه در این خط خلاصه کرد: کسی که با شمشیر زندگی میکنه با شمشیر هم خواهد مرد! که با داستان Mattew هم سازگاره :
He who lives by the sword will die by the sword

گوینده ء این آهنگ در زیر فرمان یک فرمانروای پلید و ستمگر زندگی میکنه و قصد داره با واژگون کردن او به مقام پادشاهی برسه. برای انجام دادن اینکار او در "پنج جادو" تبحر پیدا میکنه اما به دلیل انجام دادن زیاد این جادوها، به موجودی پلید و تشنه قدرت مبدل میشه
همانند Abyss Lord یا فرمانروای تاریکی که شروع به مخالفت میکنه و با او رودر رو میشه
اما Abyss Lord هم که پنج جادو رو از قبل بلد بوده و مهارت بیشتری هم داشته در این نبرد پیروز میشه. این تنها آهنگ Megadeth محسوب میشه که داستانش مضمون شرقی
داره.

اون پنج جادو هم از این قرارند:

Alchemy : نوعی فلسفه در علم شیمی است که در قرون وسطی رواج داشت و بر طبق اون فلزات مبدل به طلا میشدند...دقیقا" همون کیمیاگری خودمون.

Wizardry : که مهارت، تمرین و هنر یک جادوگر محسوب میشه.

Sorcery : استفاده از نیروهای ماورالطبیعه است که به کمک ارواح پلید امکان پذیره.

Thermatology : قدرت کنترل آتش و پدیده های عجیب و غریب مرتبط به اونه. که یکیش همون Wyvern یا همون اژدهای افسانه ای دوسر هستش که جادوی پنچم به حساب میاد.


Poison Was the Cure
(Music, lyrics: Mustaine)


یک ریتم دیوونهء دیگه! اون ماستین همیشه ربفهای کشنده ای پیشنهاد میکرد! سولوی این آهنگ اولین سولویی بود که من در این آلبوم انجام دادم. این خیلی احساس خوبی داره که یک نمونه و تجریه خوب راه شما رو برای ضبط کردن یک آلبوم باز کنه!
(مارتی فریدمن 2002)

این آهنگ بازتابی است از اعتیاد سابق دیو ماستین به هروئین. عنوان آهنگ با داروی متادون همخونی داره! دوزهایی از داروی متادون جانشین دوزهای هروئین میشه و در دوره های مصرف، مقدار این دوزها کاهش پیدا کرده تا در نهایت اعتیاد درمان بشه. اما اغلب اعتیاد به متادون جایگرین اعتیاد به هروئین میشه!

[هروئین] اصلا" دیگه برام کار نمیکرد. تا این اواخر اصلا" High نمیشدم. من شروع کردم به دیدن زندگیم و اینکه به خاطر اعتیاد داشت از بین میرفت. من به چیزهایی که بهشون علاقه داشتم مثل نواختن موسیقی و وادار کردن مردم به فکر کردن، دیگه علاقه ای نداشتم پس تصمیم گرفتم تا اعتیادم رو ترک کنم.
(دیو ماستین 1990)

تفسیر دیگه ای که از این آهنگ میشه کرد اینه که هنگامیکه دیو برای اولین بار به Drugs
روی آورد، بدلیل این بود که زندگیش روال خوبی نداشت و بدنبال چیزی میگشت که بتونه تسکینش بده. مواد مخدر دارویی موقت بودند که بعدا" به زهر تبدیل شدند.


Lucretia
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson)

سولوی این آهنگ نمونه خیلی خوبی از نوازندگی من به شمار میاد چون حس خیلی خوبی میداد اما واقعا" اینطور نبود.من تمام تغییرات آکوردها رو متناوبا" دنبال میکردم. درست مانند یک نوازنده سبک Jazz . چیزی که هیچوقت نبودم! تفسیر کردن این سولو
به یک صفحه و نیم کاغذ و یک پروفسور موسیقی احتیاج داره! من واقعا" از این سولو راضی ام!
مارتی فریدمن 2002)

این آهنگ در مورد شبحیه که در اطاق زیرشیروانی دیو زندگی میکرد که دیو گاهی اونجا میرفت.یک شب او به اون اطاق میره و میبینه که کسی اونجا خوابیده ... البته هیچ کس فکر نمیکنه که دیو دیوانه است!


Tornado of Souls
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson)


من این آهنگ رو درباره نامزد 6 ساله ام نوشتم. کسی که در اکتبر گذشته ارتباطم رو باهاش قطع کردم. Tornado of Souls درباره صرفنظر کردن از رابطه ایه که به مشکل خورده بود. این آهنگ هیچگونه ارتباطی با کشتن کسی نداره !
دیو ماستین 1990)

دیو دختر میخواد، دیو نمیتونه یک دختر رو نگه داره، دیو مردم رو میکشه !
(دیو ماستین 1998)

وقتی که من کار سولوی این آهنگ رو به پایان بردم، دیو ماستین وارد استودیو شد و یکبار به این سولو گوش داد. سپس بدون اینکه حرفی بزنه از جاش بلند شد و دست منو گرفت. اون لحظه، لحظه ای بود که من احساس کردم واقعا" گیتاریست این گروه هستم!
(مارتی فریدمن 2002)


Dawn Patrol
(Music, lyrics: Mustaine, Ellefson)


هیچ گیتاری در این آهنگ وجود نداره اما در نسخه اصلی این آهنگ یک ریف سنگین و ناموزون وجود داشت که خیلی عجیب بود و من نمیتونستم باور کنم که ما میخوایم این آهنگ رو ضبط کنیم. این آهنگ در استودیو شکل گرفت.
(مارتی فریدمن 2002)

این آهنگ فاجعه ای که بعد از جنگهای هسته ای برای زمین رخ میده رو بصورتی کاملا" روشن و واضح شرح میده و زمانی رو بازگو میکنه که زندگی بشر بعد از این پیشامد به چه صورتی ادامه پیدا میکنه. هنگامیکه انسانها همانند موشها مجبور به زندگی در زیر زمین میشن زیرا اتمسفر و سطح زمین با مواد رادیو اکتیو پراکنده شده توسط سلاحهای اتمی آلوده و غیر قابل سکونت شده.

Dawn patrol در حقیقت از عنوان گشت های نظامی در ساعات اولیه صبح گرفته شده
و همچنین نام یک فیلم سینمایی در سال 1930 هم هست.


Rust in Peace... Polaris
(Music, lyrics: Mustaine)


من از Elsanon در حال رانندگی به سمت خونه بودم. پشت سر اتومبیل یک نفر در حال حرکت بودم که متوجه نوشته ء روی سپر اون اتومبیل شدم. اون نوشته چیزی شبیه به این بود : یک بمب هسته میتونه تمام روزتون رو نابود کنه و در سمت دیگه اش نوشته بود:
ممکنه تمام سلاحهای هسته ای در صلح زنگ بزنند؟ واقعا" عنوان جالبی بود و من با خودم فکر کردم که منظورشون از زنگ زدگی در صلح چیه! من اکنون من میتونم این صحنه رو ببینم که تعداد زیادی از این کلاهک های هسته در جایی شبیه به یک ساحل آبی انبار شده اند. تمام این کاهک ها زنگ زده اند و با نوشته هایی که بچه ها با اسپری روی اونها نوشته اند پر شده اند!
(دیو ماستین 1991)

این عنوان قبل از این آلبوم در زمان عضویتم در متالیکا نوشته شده بود!
(دیو ماستین 1991)


این آهنگ مورد علاقه من در این آلبومه! مایکل کلینک هم از این آهنگ به وجد اومده بود.
ریف اصلی این آهنگ شبیه هیچ ریفی از آهنگهای راک نیست و مطلقا" بی همتاست!
(مارتی فریدمن 2002)

این آهنگ در اعتراض به جنگ اتمی احتمالیه. مسخره کردن و نشون دادن خشم و انزجار نسبت به این سلاح اتمی Polaris در این قسمتها به چشم میخوره : Polaris را پرتاب کنید، پایان ما را نمیترساند...اما "صلح " با بیانی کوتاه پیشگویی میکنه که سرانجام تمامی این کلاهکهای هسته ای در صلح زنگ خواهند زد.

Polaris نام یک موشک بالستیک مجهز به کلاهک هسته ای بود که در سال 1957 توسط نیروی دریایی ایالات متحده ساخته شد و اولین آزمایش آن نیر در سال 1960 صورت گرفت
موشک هسته ای دیگه ای به نام Trident جایگزین Polaris در نیروی دریایی انگلستان شد که هنوز هم توسط برخی از زیردریاییهای اتمی این کشور حمل میشه.
یک ورژن دیگه از بررسی این آلبوم رو میتونید تو پستهای قدیمی دوستمون مونوفوبیک پیدا کنید!

 

  Friday, April 02, 2004 




Into The Lungs of Hell

عنوان این آهنگ در واقع به کتاب مقدس اشاره داره. جایی که مایکل ملقب به Archangel به همراه یک گروه از سربازانش وارد اعماق جهنم میشن تا شیطان رو مورد حمله قرار بدن. این آهنگ جزء معدود آهنگهای بدون کلام مگادث به حساب میاد.


Set the World Afire

Megadeth در ابتدا عنوان یک آهنگی بود که دیو نوشته بود و این در حقیقت عنوان آهنگ
Set The World On Fire در آلبوم So Far..So Good, So What بود. یک روز ما همگی جمع شدیم تا برای گروه یک اسم انتخاب کنیم. در جمع ما کسانی دیگه هم بودند. یکی از اونها گفت: چرا اسم گروه رو همین Megadeth نمیذارین؟ پس ما اسم گروه رو Megadeth گذاشتیم و عنوان این آهنگ رو هم به Set The World Afire تغییر دادیم.
(دیوید الفسون 1998)

این آهنگ در مورد تمام جنگها و تخریبهاییه که توسط سلاحهای اتمی صورت گرفته و همچنین عواقب وحشتناک این جنگها صحبت میکنه. در ابتدای این آهنگ شما صدای یک موزیک ملایم رو میشنوید که از گروهی است به اسم Ink Spots که البته چیزهای جالبی هم میخونه که خیلی به موضوع این آهنگ میاد.....در حین گوش کردن این آهنگ متوجه صدای سوت مانند یک راکت هسته ای میشین که پس از چند لحظه صدای انفجار شدیدی به گوش میرسه و Set The World Afire تازه آغاز میشه!


در شعر این آهنگ خطی که نوشته : "Einstein said 'We'll use rocks on the other side "
به جمله معروف انیشتین اشاره داره که گفته بود من فکر کنم جنگ جهانی سوم با سنگ انجام خواهد شد. در واقع منظور انشتین این بود که سلاحهای اتمی دنیا رو نابود خواهند کرد و بشر بار دیگر به عصر حجر باز خواهد گشت.

در جای دیگه خطی که نوشته : "The arsenal of Megadeth can't be rid of" در واقع از مقاله ء Alan Cranston که سناتور کالیفرنیا بود برداشت شده. بقیه متن اون مقاله اینه :
The arsenal of megadeath can't be rid no matter what the peace treaties come to


Anarchy in the UK

نسخه اصلی این اهنگ متعلق به گروه Sex Pistols هست که در آلبوم منتشر شده این گروه به نام Never Mind the Bollocks, Here's the Sex Pistols در سال 1979 قرار داره.

به نظر من بهترین قسمت در مورد این آهنگ یک نکته جالب بود و اون عضو زنده و اصلی گروه Sex Pistols یعنی استیو جونز بود که وارد استودیوی ما شد و نواختن گیتار در این آهنگ رو در زمانی که ما مشغول ضبط آن بودیم به عهده گرفت.
او وارد شد و روی کیس گیتارش نشست و از ما درخواست 1000 دلار کرد. من گفتم عزیز تو خیلی بیشتر از 1000 دلار می ارزی که میخوای از ما این پول رو بگیری ! به هر صورت ما یک دفتر تلفن و 1000 دلار هم دادیم و بهش نصیحت کردیم تا خودش بدون کمک کسی اونو به دست بیاره.
(دیو ماستین 1990)

مگادت بعضی از قسمتهای لیریکس این آهنگ رو بنا به دلایلی تغییر داده. بعضی از این تغییرات به این صورت هستند:
'other cunt-like tendencies' که به another council tenancy' تغییر پیدا کرده.
و 'no dog's body' که به 'no, don't worry' تغییر پیدا کرده.
یکی دیگه از تغییرات همه میشه به Anarchy In The Uk اشاره کرده که به Anarchy In The Usa تغییر پیدا کرده.

Anarchy In The Uk مطمئنا" یک انتخاب اول برای یک آهنگ بازنوازی شده نبود. دیو میخواست تا آهنگ Problems گروه Sex Pistols رو بازنوازی کنه ولی کمی بعد گفت این آهنگ خیلی جنبه های منفی داره و همون آهنگ Anarchy In The Uk میتونه یک انتخاب بهتر باشه. در نهایت دیو تصمیم گرفت تا هر دو آهنگ رو با هم ترکیب کنه و اسم این آهنگ جدید رو "Anarchy... The Problem Is You" گذاشت. اما این ترکیب زیاد جالب از کار در نیومد و در نهایت آهنگ Anarchy In The Uk در آلبوم So Far..So Good, So What و آهنگ Problems در آلبوم Hidden Treasures منتشر شد.

Anarchy In The Uk یک آهنگ فوق العاده برای نواختنه و همچنین آهنگیه که دارای ابعاد
انتقادیه! در این آهنگ از اظهار نظرهای سیاسی و اجتماعی خبری نیست. ما آمریکایی هستیم و این آهنگ ارتباط خاصی با کشور ما نداره. ما این آهنگ رو بازنوازی کردیم چون آهنگ جالبی بود و از تمام کارهای گروه Sex Pistols هم بهتره !
(دیو ماستین)




یک سری کلمات خاص و اختصاری در متن آهنگ وجود داره که کاملش رو میتونین اینجا پیدا کنید :

The MPLA: Popular Movement for the Liberation of Angola
The UDA: Ulster Defence Association که نام سازمانیه که مخالف دولت ایرلند بود.
The IRA : Irish Republican Army یک نیروی شبه نظامی بود که با اتحاد دو کشور ایرلند و بریتانیای کبیر مخالفت میکرد و دولت ایرلند در دوبلین رو به رسمیت نمی شناخت.


Mary Jane

بر خلاف تصور بعضی از مردم این آهنگ در مورد ماری جوانا نیست. این آهنگ در واقع در مورد دختری هست که به فراگیری هنر جادوگری نائل میشه. ولی عاقبت تصمیم میگیره تا خودشو از جریانات جادوگری بیرون بکشه. و در سعی و کوششی که به عمل میاره نزد پدرش اعتراف میکنه. اما پدرش نه تنها Mary رو نمی بخشه، بلکه او رو زنده به گور میکنه.




502

اون زمان واقعا" یک دوران شیطانی برای من بود! من عادت داشتم تا همیشه High باشم و یک بطری تکیلا بخورم و برای یک رانندگی بیرون برم!
(دیو ماستین)

502 یک کد شناسایی پلیس راهنمایی رانندگی برای رانندگی های خطرناکه که دیو ماستین به خاطر اون در سال 1990 بازداشت شد. و مجبور شد برای تنبیه یک برنامه 12 مرحله ای رو پشت سر بذاره تا دیگه از اینکارا نکنه :)


In My Darkest Hour

این آهنگ در روزی که من خبر مرگ Cliff Burton رو شنیدم ساخته شد. این یک آهنگ تکان دهنده برای من به حساب میاد زیرا همیشه معانی و احساسات زیادی برای من به همراه داشته. من خیلی ناراحت بودم و فکر میکردم تنها با موسیقی میشه این نوع احساسات رو نشون داد. خیلی از طرفداران ما در Fan Club ما می نوشتند : دیو ، من چیزی برای زندگی کردن ندارم، دوست دارم بمیرم، Life sucks!...این آهنگ به من چیزی رو میده که به جلو حرکت کنم و کسی رو که مانند شما با زندگی مشکل داره رو ببینم و درک کنم. پس بذارید تا با این چیزها روبرو بشیم Life sucks...اما بدون شک مسایلی وجود دارند که میتونند همه چیز رو برای شما به اتمام برسونند. هر وقت من با مردمی روبرو میشم که با موسیقی این آهنگ سر شوق میان و احساساتش رو درک میکنند، احساس خوبی به من دست میده. امیدوارم این آهنگ به دردتون بخوره !
(دیو ماستین 1990)

Maria Ferraro کسی که برای کمپانی Megaforce records کار میکرد، در روزی که کلیف درگذشته بود، به من زنگ زد و خبر مرگ کلیف رو به من داد. کاری که هیچکدوم از اعضای متالیکا و اطرافیانشون انجام ندادند! من صاف به سراغ Dope Man (کسی که مواد مخدر میفروشه) رفتم و چیزهای مورد نیازم رو تهیه کردم و بعد شروع کردم به گریه کردن و خوندن و نوشتن این آهنگ...با اینحال لیریکس این آهنگ ارتباطی با کلیف نداره. درگذشت نابهنگام کلیف این ملودی رو به من الهام کرد که در قلب تمام دوستداران موسیقی متال باقی خواهند موند.
(دیو ماستین 2001)


Liar

کریس پولند؟..میدونین چیه؟ اگه اون فردا بمیره اصلا" برای من مهم نیست! کریس هرگز بخاطر دزدیدن تمام تجهیزاتم از من دلجویی نکرد! من یک کلکسیون از گیتارهای مختلف داشتم که تمامشون ناپدید شدند! تمام اون گیتارها برای خرید هروئین فروخته شدند!
من امیدوارم تا این قضیه رو فراموش کنم و کریس رو ببخشم. ولی تا زمانی که خودش پیش من نیاد و از من دلجویی نکنه اینکار رو نخواهم کرد.
(دیو ماستین 1992)

* البته این نکته رو خودم اضافه کنم که این جریان بین کریس پولند و دیو ماستین مدت زیادیه که تموم شده و الان اونا روابط خیلی خوبی با هم دارند..این آهنگ هم در زمانی ساخته شد که دیو به شدت از فروخته شدن کلکسیونش ناراحت بود که البته حق هم داشت بیچاره :)


Hook in Mouth

این آهنگ در مورد بازبینی و سانسوری که در سازمان PMRC علیه گروههای موسیقی انجام میشه صحبت میکنه. PMRC مخفف این کلماته : Parents Music Resource Center که مگادت رو مجبور کرد تا برچسب "Parental Advisory/Explicit Lyrics" رو بر روی هر دو آلبوم Peace Sells But Whos Buying و So Far, So Good, So What قرار بده..

Hook In Mouth یکی از آهنگهای مورد علاقه منه. این آهنگ به من این فرصت رو میده تا بگم که نسبت به این سانسور چه احساسی دارم...و همینطور بعضی از مردم که سعی می کنند و از ما سوال میکنند که چه چیزی رو گوش بدند و چه چیزی رو گوش ندند!
(دیو ماستین 1991)


 

  Tuesday, March 30, 2004 



Wake Up Dead

این آهنگ در مورد مردی هست که به زن یا دوست دخترش خیانت کرده و دزدکی میاد خونه و میدونه که اگه همسرش از جریان معشوقه اش با خبر بشه او رو خواهد کشت.




The Conjuring

این آهنگ بصورت آشکار در مورد یک مراسم مذهبی (یک چیزی شبیه مراسم شیطان پرستی) حرف میزنه که احتمالا" در زمانی که دیو ماستین درگیری ذهنی زیادی با مسایل جادوگری داشته، الهام گرفته شده. Verse های آخر در مورد مدعی شدن شیطان و خواستن روح شخصی که با او مواد مخدر مصرف کرده، صحبت میکنه !

من کتاب آیات شیطانی و تمام موضوعاتش رو مطالعه و دنبال کردم اما این کتاب با اون چیزی که من میخواستم خیلی مغایرت داشت و تا همین چند سال قبل هم که تمام ماهیت اون کتاب متزلزل شد هم اون چیزی که من میخواستم نبود. من ناچار بودم تا برای پاک شدن وارد یک سری از مسایل روحانی یا Spiritual Healing بشم. من فکر نمیکنم که مردم واقعا بدونند که این تجریه چقدر شدید و سخته و به راحتی شما رو ترک نخواهد کرد. یکبار من جادویی رو بر روی شخصی که به من آسیب رسونده بود انجام دادم و اون جادو بصورت فیزیکی به اون شخص آسیب رسوند و من تا به امروز از این جریان ناراحت و متاسف هستم و فکر قدرت اون جادو هرگز از ذهن من پاک نخواهد شد. من ترجیح میدم تا یک شمع روشن کنم عوض اینکه تاریکی رو نفرین کنم. زمانی بود که من از اینکه بخشی از تاریکی باشم راحت بودم چون روشنایی رو درک نمیکردم. اکنون من دوست دارم مردمانی رو ببینم که لبخند میزنند به جای اینکه اونها رو در حال اخم کردن و انجام دادن مراسم شیطانی ببینیم . ای کاش فقط نصف این بچه هایی که مراسم شیطانی انجام میدن میدونستند که واقعا" این کارها در زیان به معنی I Love You هستش.
بگذریم...!
(دیو ماستین 1995)

تثوری ما این بود که آهنگها رو با تمپوی پایینتر بنوازیم تا دخترا خودشون بیان !! شب قبل این دخترا با آهنگ The Conjuring در حال رقصیدن بودند. ما اونجا بودیم و این صحنه رو دیدیم که اونا با قسمت شیطانی آهنگ در حال رقص بودند!
(دیوید الفسون 1993)

یک سری لفت در متن این آهنگ هست که براتون توضیح میدم :

Sanguinary به معنی خونین و خونخوار
Conventicle یک محل سری برای برگزاری میتینگ های مذهبی هستش.
Anathematize هم همونطور که از اسمش پیداست به معنی لعن و نفرین کردنه که بیشتر در مورد لعن و نفرین کلیسا به کار میره.
Mephisto در حقیقت خلاصه شده لغت Mephistopheles هستش که این کلمه اسم یک اهریمنه که در داستانهای قرون وسطایی و در شعر فاوست گوته ازش نام برده شده که در اون داستان "فاوست" روحش رو به اون میفروشه.


Peace Sells

من روزی رو بخاطر میارم که این آهنگ نوشته شد. من و دیو به همراه Gar در حال رفتن به کنسرت بودیم. آیا شما اون VAN قدیمی ما رو بخاطر میارین؟ خب بگذریم دیو از من پرسید: نظرت راجع به اینکه " صلح به فروش میرسه ولی خریداری نداره" برای ایده ساخت یک آهنگ چیه ؟ سپس به همراه دیو به استودیو رفتیم و دیو Chorus های این آهنگ رو نوشت. ما چند بار این آهنگ رو با هم تمرین کردیم و بعد از چند ساعت این آهنگ به شکل زیبایی از کار در اومد. اون لحظه یکی از جادویی ترین لحظات بود!
(دیوید الفسون 1998)

این آهنگ در واقع تلاش دیو ماستین برای از بین بردن اون قالبهای کلیشه ای در مورد گروه خودش ، موسیقی متال و طرفداران سبک متال به حساب میاد. بخصوص که اعضای مگادث خیلی تنبل و ضد حکومت و ضد دین بودند و دیو ماستین همواره این مسایل رو غیر واقعی میدونست.

ویدئو کلیپ این آهنگ (که اتفاقا" پرچم جمهوری اسلامی رو هم پشت سر دیو ماستین نشون میده) به سرعت تبدیل به یکی از کلیپهای اصلی کانال MTV شد به حدی که Fillهای گیتار اول این آهنگ رو میشد تو قسمت MTV News شنید.



Devil's Island

این آهنگ افکار مردی رو که در جزیره Devil's Island زندانی شده و در انتظار اعدام به سر میبره رو شرح میده. در این آهنگ خدا این زندانی رو درست قبل از لحظه ای که قرار بود اعدام بشه می بخشه و نجاتش میده. اما این زندانی به سپری کردن باقیمانده عمرش در Devil's Island محکوم میشه.

Devils Island بخشی از یک سازمان فرانسوی خارج از فرانسه واقع در گیانای فرانسه در شمال شرقی آمریکای جنوبی در سال 1850 بود که یک زندان رو برای اسکان و مجازات مجرمین در گیانای فرانسه برقرار کرده بودند. این زندان بعد از مدتی بخاطر قرار داشتن در آب و هوای نا مناسب و شکنجه بیرحمانه زندانیان، بسیار بدنام و منفور شد. در سال 1938دولت فرانسه به کار این زندان پایان داد و تا سال 1950 کلیه زندانیان اونجارو به خارج منتقل کرد.

Devil's Island همچنین نام یک فیلم در سال 1940 با کارگردانی William B. Clemens و شرکت Boris Karloff هستش که داستان این فیلم در مورد پزشکیه که به Devil's Island
اعزام میشه تا به یک زندانی فراری کمک کنه و سرانجام به کمک همسر فرمانده زندان موفق به فرار میشه .

دلیل اینکه Devil's Island رو جزیره شیطان ترجمه نکردم به خاطر این بود که احساس کردم این یک کلمه خاص به حساب میاد و نمیتونه به معنی جزیره شیطان باشه.



Black Friday

این آهنگ از یک درامر بزرگ به نام Dijon Carruthers الهام گرفته شده. که پدرش یعنی آقای Ben Carruthers در فیلمی به اسم 'The Dirty Dozen بازی کرده بود. برادر Dijon به نام Cain Carruthers عضو یک گروه Jazz به نام Untouchables بود. Dijon عضو گروه ما بود تا زمانی که پی بردیم که او در مورد سیاه بودنش به ما دروغ گفته. البته من هرگز مخالف بودن کسی در گروه ما بخاطر رنگ پوستش نبودم ولی Dijon به ما گفته بود که اصلیت اسپانیایی داره. تا اینکه یک روز برادرش پیش ما اومد و خبر مرگ Dijon رو به اطلاع ما رسوند. ما برای ساخت این آهنگ از همون ایده هایی که همواره روشون کار میکردیم استفاده کردیم. ما میدونستیم مردی که به خاطر خانواده ، نژاد و تربیتش،خجالت زده بود هیچوقت نمیتونست اصول و مرام گروه ما رو بپذیره !
(دیو ماستین 2001 )

Dijon Carruthers درامر موقت ما قبل از اومدن Gar Samuleson بود. او بسیار با استعداد بود ولی شخص عجیبی به نظر میرسید. او عادت داشت با یک شخص عجیب دیگه که مطمئنا آدم عجیبی بود، برای گردش بیرون بره. این شخص واقعا" خل وضع بود. به نظر میرسید که دوست Dijon چیزهای زیادی میدونه. او نوشته ها و علامتهای عجیبی بر روی کاغذ میکشید. بنابراین به Dijon برای الهام گرفتن از او برای ساخت این دو آهنگ یعنی Bad Omen" and "Black Friday کردیت لازم داده شده که نفوذ او رو در ساخت این آهنگها نشون میده. Dijon شاید Satanist بود و شاید هم نبود. ولی تا زمانی که من با او در ارتباط بودم مرتکب هیچ عمل خلافی نشده بود. Dijon یک درامر واقعا" با استعداد بود
چون خانواده هنرمند و با استعدادی هم داشت .
(دیو ماستین)

Black Friday همچنین نامیه که به یک فیلم سینمایی ترسناک در سال 1940 و با بازی Boris Karloff داده شده.


Bad Omen

این آهنگ در مورد یک عده از کسانیه که شیطان رو پرستش میکنند. اونها در جایی که همه جور فساد اخلاقی وجود داره تشریفات و مراسم بزرگی بر پا کرده اند. آنها شیطان را فرا میخوانند و امیدوارند تا موهبتی از جانب شیطان نصیب شون بشه اما در عوض ارواح خبیث شیطان به اونها تجاوز کرده و تمامشون رو از بین میبره و شیطان ارواحشون رو تسخیر میکنه.

ما از مطالبی که درباره شون صحبت میکنیم اطلاع کافی داریم! جادوگری و قربانی کردن برای شیطان و چیزهایی شبیه این. اما ما ازشون چشم پوشی نمی کنیم. این آهنگها جنبه ء یک اخطار رو دارند. آدمهای این چنینی از این آهنگها حمایت نخواهند کرد. من از تجریه های گذشته یاد گرفتم که افراد درستکار حتی اگر شغل و مقام مناسبی هم نداشته باشند اما در پایان یک روز همه چیز رو به خوبی و خوشی به اتمام خواهند رسوند.
(دیو ماستین 1987)


I Ain't Superstitious

نسخه اصلی آهنگ I Ain't Superstitious که متعلق به Willie Dixon هست رو میشه در آلبوم سال 1970 او به نام I Am the Blues شنید. همچنین میشه این آهنگ رو در فیلم سینمایی Casino محصول سال 1996 پیدا کرد. Willie Dixon یکی از بزرگترین موسیقیدانان سبک بلوز به حساب میاد.
کاور این آهنگ توسط مگادت در یک آگهی تبلیغاتی یک شرکت ژاپنی وابسته به کمپانی Honda در سال 1996 همراه شده.




My Last Words

این آهنگ در مورد یک بازی بنام Russian Roulette ساخته شده.


 

  Sunday, March 28, 2004 




از به این بعد میخوام هر دفعه فلسفه و دلایل ساخت آهنگهای مگادث رو بنویسم. فعلا" با اولین آلبوم گروه یعنی Killing Is My Business And Business Is Good شروع میکنم :

Loved To Death

Loved To Death یک آهنگ عاشقانه یا Love Song محسوب میشه. این فقط نشون دهنده ء نزدیکی ما به عشقیه که ممکنه از هر کسی ننگ آورتر و سیاه تر باشه. شما مجبور نیستید در هر آهنگی بگید: عزیزم، عزیزم یا درباره شبی صحبت کنید که در اوج لذت جنسی بوده اید و به این صورت بخواین عشق رو نشون بدین. زیرا که Love یک کلمه ء
چهار حرفیه که هم میتونه شما رو فریب بده و هم شما رو هیجانزده کنه و این تمام اون چیزیه که ما به دنبالش هستیم. آهنگهای عاشقانه ما در واقع جریانات یک زندگی واقعی هستند. در اولین آلبوم ما Loved To Death نخستین تلاش ما برای ساخت یک آهنگ که دارای این شرایط باشه و رمانتیک هم باشه، به حساب میاد. در حقیقت این تنها آهنگ ماست که از کلمه "Love" در متن اون استفاده شده. میشه اینجوری تفسیرش کرد که پسری دختری رو ملاقات میکنه و عاشق اون دختر میشه اما دختر اون پسر رو دوست نداره. پسر تصمیم میگیره تا اون دختر رو به قتل برسونه تا اون دختر دیگه نتونه متعلق به کسی دیگه بشه. این یک داستان عاشقانه خاص به حساب میاد. خود من بارها عاشق کسانی بودم که نتونستم در اون رابطه ها موفق باشم و همواره میگفتم Fuck You ..من شماها رو میکشم تا دیگه کسی با شما رابطه ای نداشته باشه. این نزدیکی ما به همون عشقه! داستانی که هنوز هم برای تعداد زیادی از مردم اتفاق می افته.
( دیو ماستین - 1987)


چیزی که واقعا" میخوام بگم اینه که وقتی شما عاشق یک نفر میشین، با اینکار به اون قدرت زیادی میدین تا شما رو کنترل کنه. بنابراین شما باید عرضه تون رو به خوبی بهش نشون بدین!
(دیو ماستین - 1993)


Killing Is My Business And Business Is Good

این آهنگ در مورد یک قاتل مزدوره که برای آدم کشی اش پول دریافت میکنه. به این صورت که بعد از دربافت پول، قربانیش رو به قتل میرسونه.


Skull Beneath the Skin

آین آهنگ در مورد سمبل خوش شانسی مگادث یعنی Vic Rattlehead هستش و اینکه این موجود چطوری به وجود اومد و در مورد چشم بند فولادی ، گوشی های فلزی و قلابهای آهنی که دهان Vic Rattlehead رو به هم دوخته، توضیحاتی میده.


Rattlehead

توضیح : ( Meg-a-Death ) به معنیه محاسبه احتمالی کشته شدگان جنگ اتمیه که تقریبا" به یک میلیون نفر میرسه که اسم گروه Megadeth از اینجا گرفته شده.

این آهنگ یک توضیح کوتاهیه در مورد یکی از کنسرتهای مگادث. و اینکه کنسرت مگادت احتمالا چطوری میتونه باشه. قسمت آخر آهنگ در مورد دیدن Vic Rattlehead در یکی از کنسرتهای مگادت حرف میزنه.





Chosen Ones

این آهنگ در مورد یک گروه از سربازان جنگهای صلیبیه که به خاورمیانه اعزام میشن تا بر علیه مسلمانانی بجگند که اونها رو به شکل یک هیولا تصور میکنند. به هر صورت اونا به محل میرسند و اونجا رو تصرف میکنند. این سربازان خودشون پلید و خبیث هستند. یک هیولا !
در اینجا میتونید یک توضیح دیگه درباره این آهنگ از Tor Laneryd بخونید:
این آهنگ در مورد شخصیه به اسم Killer Rabbit در فیلم "Monthy Python and the Holy Grail" . متنی که در زیر خواهید خوند، توضیحات شخصی به اسم Tim The Enchanter به King Arthur قبل از اعزام و رهبری سربازان برگزیده به غار Killer Rabbitt هستش :

فقط در صورتی به آنجا بروید که از شجاعت لازم برخوردار باشید زیرا که راه ورودی غارKiller Rabbitt توسط دیو بزرگی محافظت میشود. جانوری که بسیار خبیث و بی رحم است و هیچ جنگجویی در جنگ با او زنده نمانده. استخوانهای پنجاه نفر از جنگجویان در نزدیکی لانه اش پراکنده است. بنابراین اگر به نیرویتان یا شجاعتتان شک دارید موفق نخواهید شد چون مرگ و دندانهای کثیفی در انتظار شماست!

این متن رو با متن آهنگ Chosen Ones مطابقت بدین و به شباهتهای جالبی پی خواهید برد!


Looking Down the Cross

این آهنگ در مورد مصلوب شدن عیسی مسیح و آخرین افکار او قبل از مرگش هست. در این آهنگ دیو نظرش اینه که عیسی قبل از مرگش انتقام رو آرزو کرده اما فقط از بخشش سخن گفته ! از این خط به بعد : "I'm looking down the cross. Speak no evil"
یا همونطور که کتاب مقدس گفته : پدر، آنها را ببخشای که نمیدانند چه میکنند!

این آهنگ در مورد تمام اون چیزها و راههای مسخره ایه که مردم سعی میکنند در مورد خدا بهش برسند! من فکر میکنم مسیح می بایست در حال مرگ مشغول خوندن آواز می بوده در حالیکه شعار ما چیه ؟ هیچ پلیدی را نبینید، نشنوید و در مورد هیچ پلیدی سخن نگویید.
(دیو ماستین 2001)



Mechanix

آهنگ Mechanix با ریفهای محکم و متغیر و لیریکس دیو ماستین داستانی رو در مورد یک متصدی حشری!! پمپ بنرین بازگو میکنه. ( زمانیکه متالیکا هنوز تشکیل نشده بود)
این آهنگ با تغییراتی که در لیریکس و نسخه اصلیش توسط متالیکا بوجود اومد با اسم The Four Horsemen در آلبوم Kill Em All منتشر شد.

نسخه اصلی Mechanix با خوانندگی جیمز هتفیلد رو میتونید در آلبوم دموی No Life Till Leather و آلبوم Bay Area Trashers بشنوید.


These Boots

این آهنگ در حقیقت یک تقلید مضحک از یک خواننده زن به اسم Nancy Sinatra هستش
آهنگ These Boots For Walking در آلبوم سال 1966 این خواننده به اسم Boots منتشر شد. زمانیکه آلبوم Killing Is My Business منتشر شد، و مگادت کمی معروف شد، این خواننده تقاضای درخواست غرامت از فروش آلبوم مگادت رو کرد! بنابراین گروه مجبور شد تا برای فرار از غرامت و دادگاه، این آهنگ رو از آلبوم Killing Is My Business حذف کنه!


 

 


Image Hosted by ImageShack.us



Contact Me

MY FRIENDS
The Monophobic
Explode Band  

BLOG ARCHIVE

March 04
April 04
May 04
June 04
July 04
August 04
September 04
October 04
November 04
December 04
January 05
February 05
March 05
April 05
May 05
June 05
July 05
August 05
September 05
October 05
November 05
December 05
January 06
February 06


This page is powered by Blogger. Isn't yours?